آنقدر بهشدت درگیرِ بازنگریِ ترجمهی کتابِ فیلسوف هستم که کمی خوفِ آن دارم که لهجهی غلیظِ اسکاتلندی پیدا کنم یا خیلی چاق بشوم، تازه با یاای که مانعةالجمع هم نیست.
یک چیزی هست که لابد کسانی در موردش نظریهپردازی کردهاند، و شاید هم اصلاً جایی خوانده باشماش؛ اما به هر حال الآن گمان میکنم خودم فهمیدهام. چه چیزی؟ اینکه گاهی اقتضای دقت در ترجمه میتواند این باشد که ترتیبی را عوض کنیم تا ابهامی را منتقل کنیم. قدیمیترین خاطرهای که از این دارم این است که قرار بود ترجمهی چیزی را چاپ کنیم دربارهی کتابی از ترستن، و عنوانِ کتاب این بود:
مترجم عنوان را به هندسه و توپولوژیِ سهبعدی برگردانده بود و من استدلال کردم که ترجمهی خوبی نیست چرا که در عنوانِ انگلیسی هیچ ابهامی در این نیست که اولین کلمه صفتِ "geometry" است، و روشن نیست که آیا صفتِ "topology" هم هست یا نه؛ اما، در ترجمهی پیشنهادیِ فارسی، "سهبعدی" به طرزی بیابهام صفتِ "توپولوژی" است و روشن نیست که آیا صفتِ "هندسه" هم هست یا نه. البته قاعدتاً نگاه به کتاب (یا اِشرافِ قبلی به موضوع) مشکلِ معنا را حل میکرد؛ اما تصورِ من این بود که ترجمهی امانتدارانهی عنوان باید این باشد: توپولوژی و هندسهی سهبعدی.
حالا هیوم صحبت میکند از "the general observations and maxims". با این فرض که آخرین واژه را به "اصل" برمیگردانیم، تصورِ من این است که ترجمهی امانتدارانه این است: "اصول و مشاهدههای کلـّی" (و نه "مشاهدهها و اصولِ کلـّی"). این هم که بگوییم "مشاهدههای کلـّی و اصول" کارِ خوبی نیست چون، بر خلافِ اصلِ انگلیسی، اصلاً راه نمیدهد به اینکه "کلـّی" صفتِ "اصول" هم باشد.
قرصِ نُهِ شبات را خورده باشی. کلّاً هم که تنات به نازِ طبیبان نیازمند مباد.
یک چیزی هست که لابد کسانی در موردش نظریهپردازی کردهاند، و شاید هم اصلاً جایی خوانده باشماش؛ اما به هر حال الآن گمان میکنم خودم فهمیدهام. چه چیزی؟ اینکه گاهی اقتضای دقت در ترجمه میتواند این باشد که ترتیبی را عوض کنیم تا ابهامی را منتقل کنیم. قدیمیترین خاطرهای که از این دارم این است که قرار بود ترجمهی چیزی را چاپ کنیم دربارهی کتابی از ترستن، و عنوانِ کتاب این بود:
Three-Dimensional Geometry and Topology.
مترجم عنوان را به هندسه و توپولوژیِ سهبعدی برگردانده بود و من استدلال کردم که ترجمهی خوبی نیست چرا که در عنوانِ انگلیسی هیچ ابهامی در این نیست که اولین کلمه صفتِ "geometry" است، و روشن نیست که آیا صفتِ "topology" هم هست یا نه؛ اما، در ترجمهی پیشنهادیِ فارسی، "سهبعدی" به طرزی بیابهام صفتِ "توپولوژی" است و روشن نیست که آیا صفتِ "هندسه" هم هست یا نه. البته قاعدتاً نگاه به کتاب (یا اِشرافِ قبلی به موضوع) مشکلِ معنا را حل میکرد؛ اما تصورِ من این بود که ترجمهی امانتدارانهی عنوان باید این باشد: توپولوژی و هندسهی سهبعدی.
حالا هیوم صحبت میکند از "the general observations and maxims". با این فرض که آخرین واژه را به "اصل" برمیگردانیم، تصورِ من این است که ترجمهی امانتدارانه این است: "اصول و مشاهدههای کلـّی" (و نه "مشاهدهها و اصولِ کلـّی"). این هم که بگوییم "مشاهدههای کلـّی و اصول" کارِ خوبی نیست چون، بر خلافِ اصلِ انگلیسی، اصلاً راه نمیدهد به اینکه "کلـّی" صفتِ "اصول" هم باشد.
قرصِ نُهِ شبات را خورده باشی. کلّاً هم که تنات به نازِ طبیبان نیازمند مباد.
شهود من می گوید ارتباط صفت "سه بعدی" با "هندسه" و "توپولوژی" در ترجمه فارسی مذکور مانند ارتباط صفت "درستکار" با "پدر" و "مادر" است در جمله "پدر و مادر درستکار من برایم عزیز هستند". اگر چنین جمله ای گفته شود عجیب است که صفت درستکار تنها به "مادر" حمل شود.
پاسخحذفتفاوت بنیادینی بین این وضعیت و ترجمه آن عنوان نمی بینم.
but what is wrong with a thick scottish accent?!
پاسخحذفOther than people not understanding you and being perceived snobbish?
حذفمن دقیقاً متوجه منظورت نشدم. خوف آن داری که انگلیسی را با لهجهی اسکاتلندی سخن بگویی، یا فارسی را؟ یه هر دو را؟
پاسخحذفگمان میکردم واضح باشد (دستکم برای تو) که مدتی هست که فارسی و انگلیسی را با آن لهجه صحبت میکنم! منظورم فرانسه بود--مثلِ خودِ Le bon David.
حذف