۱۳۹۳ بهمن ۱۱, شنبه

"Simplex sigillum veri"




موضوعِ جلسه‌مان این بود که شیبِ خط‌های عمود بر هم (اگر که شیب‌شان تعریف شده باشد) چه رابطه‌ای دارند. متقاعد شدیم که حاصل‌ضربِ شیب‌ها حتماً منفی است چرا که هم‌علامت نیستند. شکلی کشیدیم و، با استفاده از این قضیه‌ی آشنا که ارتفاعِ وارد بر وترْ واسطه‌ی هندسیِ قطعه‌های ساخته‌شده بر وتر است، اثبات کردیم که حاصل‌ضربِ قدرمطلقِ شیب‌ها مساویِ یک است. نتیجه گرفتیم که شیب‌ها عکسِ قرینه‌ی هم‌اند.

بعد، وقتی داشتیم مثالی را بررسی می‌کردیم که معادله‌ی خطی عمود بر خطِ داده‌شده‌ای را می‌خواست، توجه کردیم که آنچه داریم از آن استفاده می‌کنیم عکسِ چیزی است که اثبات کرده‌ایم: دیدیم که لازم داریم این را بدانیم که اگر شیبِ دو خطْ عکسِ قرینه‌ی هم باشند آنگاه آن دو خط بر هم عمودند. در هر کلاس کسانی توانستند این را با به‌کارگیریِ تشابهِ مثلث‌ها اثبات کنند. من قضیه را این‌طور اثبات کردم:


فرض کنیم حاصل‌ضربِ شیب‌ِ خط‌های l1  و lمنهای یک باشدیک خطِ  برlعمود می‌کنیمطبقِ چیزی که اثبات کرده‌ایم، حاصل‌ضربِ شیب‌های و l1  منهای یک استپس شیبِ برابر است با شیبِ l(چون، طبقِ فرض، حاصل‌ضربِ شیب‌های l و lهم منهای یک است). پس و lموازی‌اند، و چون بر lعمود است، lهم بر l1 عمود است. فهو المطلوب.

یادم نمی‌آید این اثبات را جایی دیده باشم (زیاد دنبال‌اش هم نگشته‌ام)؛ اما آن‌قدر ساده است که بعید است کسی قبلاً به فکرش نرسیده باشد و در کتابی منتشر نکرده باشد. مطلوب‌تر از ساختنِ این اثبات این بود که ظرافتِ اثباتْ تعدادِ زیادی از بچه‌ها را به وجد آورد.     

۱۳۹۳ دی ۲۶, جمعه

مسؤولیت‌پذیری، "با سرعت، دقت و جدیت تمام"



اواسطِ پاییزِ امسال درباره‌ی متهم‌شدنِ مستندِ یکی از استادانِ فلسفه‌ی دانشگاه تهران به انتحالِ مکرر و گسترده بحث‌های فراوانی درگرفت. (داده‌ای جزئی برای تخمینِ تعدادِ دنبال‌کنندگانِ بحث: دو مطلبِ این وبلاگ درباره‌ی این موضوعْ مستقیماً بیش از نه‌هزار کلیک گرفت و بیش از سیصد بار به اشتراک گذاشته شد.) دست‌کم دو روزنامه‌ی کثیرالانتشار و یک هفته‌نامه هم به موضوع پرداختند.

یکی از نشریاتِ خارجی‌ای که استادِ متهم مقاله‌ای در آن منتشر کرده بود رسماً اعلام کرد که مقاله‌ منحول بوده. بیش از دو هفته بعد از این اعلام، دانشگاه تهران بیانیه‌ای صادر کرد. در این بیانیه‌، که متن‌اش شروع می‌شود با "نظر به نشر شایعاتی مبنی بر عدم رعایت امانت داری علمی یکی از اعضاء هیأت علمی دانشگاه تهران در فضاهای مجازی"، نامِ استادِ متهم ذکر نشده است؛ اما به نظرم تصورِ عمومی این بود که این بیانیه درباره‌ی آن استادِ متهم است. دست‌کم برداشتِ من این بود که بیانیه درباره‌ی ایشان است. 

در بیانیه آمده بود که دانشگاه تهران در موردِ رعایتِ اخلاقِ علمی، "اندک تسامح و مجامله‌ای را نخواهد پذیرفت." به علاوه، دانشگاه تهران



به منظور حفظ و حراست از حقوق و حیثیت دانشگاه و فرد یا افراد ذیحق، کمیته‌ای متشکل از برجسته ترین استادان مرتبط تشکیل داده تا این موضوع را با سرعت، دقت و جدیت تمام مورد بررسی تخصصی قرار دهند. بدیهی است هر نتیجه‌ای که از این بررسی حاصل آید ملاک و مناط عمل قرار خواهد گرفت و جهت تنویر افکار عمومی اعلام خواهد شد. 
دانشگاه تهران در صورت اثبات تخلف مزبور، برخورد قاطعانه و قانونی را با فرد متخلف انجام داده و با ارجاع موضوع به مراجع ذیصلاح از انجام رفتارهای غیر اخلاقی و غیر حرفه‌ای تبرّی خواهد جست. هم‌چنانکه اگر اتهام وارده اثبات نگردد، دفاع از حیثیت شغلی و صنفی اعضای هیأت علمی را وظیفه همیشگی و لازم خود می شمارد.


حالا بیش از چهل روز از انتشارِ این بیانیه گذشته است. گمان نمی‌کنم بررسیِ این اتهاماتِ خاص به آزمایشِ دی‌ان‌اِی و یافتنِ نمونه‌های خون و مو  و احضارِ شهود نیازی داشته باشد. برایم خیلی روشن نیست که کارِ کمیته‌ی تشکیل‌شده از برجسته‌ترین استادانِ مرتبط چقدر طول خواهد کشید. دانشگاه تهران امسال هشتادساله شد.

۱۳۹۳ دی ۲۲, دوشنبه

حنظلة در پاریس



طبیعتاً خوشحال‌ام که راهپیماییِ همبستگی در پاریس میلیونی بوده است. اما یکی از حضار را دوست‌تر می‌داشتم که آنجا نبود. دقیقاً نمی‌دانم چرا حضورِ نخست‌وزیرِ اسرائیل به نظرم مضحک است—شاید چون هنوز داستانِ ناجي العلي را یادم هست.

"نمی‌توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‌اند..."



تصور می‌کنم کارِ مشکلی نباشد که با مطالعه‌ی قانونِ اساسیِ جمهوری اسلامی ایران دریابیم که آیا آقای علی مطهری در موردِ حیثیتِ قانونیِ حصرِ آقایان موسوی و کروبی درست می‌گوید یا نه. در هر صورت، از یکی حرف‌های آقای مطهری به طرزِ ویژه‌ای لذت بردم. در متنِ صوتی‌ای که در وبگاهِ محترمِ رجانیوز ثبت است در ۶:۱۷ می‌شنویم:


آقای ابوترابی‌فرد (نایب‌رئیسِ محترمِ مجلس): "نه، آخه شما صحبتی می‌فرمایید که اصلاً انضباطِ مجلس رو به‌هم می‌ریزه."


آقای مطهری: "نباید به‌هم‌بریزه."


**
به نظرم ماجرای نطقِ آقای مطهری می‌تواند در موردِ مجلس شورای اسلامی اطلاعاتِ زیادی به ما بدهد—مثلاً در موردِ نحوه‌ی اداره‌‌ی این جلسه‌ی مجلس (که البته بی‌سابقه نیست)، و در موردِ میزانِ ادب و قانون‌مداری و استقلالِ رأیِ برخی نمایندگان. متنِ کاملِ نطقِ ناتمامِ آقای مطهری را می‌شود در وبگاهِ رسمیِ مجلس شورای اسلامی خواند.