خواهرش دارد ازدواج میکند، و او سخت می‌نالد از رفتارِ مادر در موردِ مقدمات و تدارکاتِ میهمانی‌ها. مادر در هر موردی نظرِ مشخصِ تفصیلی‌ای دارد، و کوتاه هم نمی‌آید. در جزئیاتِ اجرایی هم نظرهای بی‌انعطاف دارد. حالا البته عروس ذوق‌زده‌تر از آن است که چیزی از این نوع بتواند آزارش بدهد، اما برای خواهرِ عروس سخت است.
به دوستی شکوه میکند، و حرفِ دوست منظرِ تازه‌ای را معرفی میکند. "مادرِ تو بیست‌وچند سال است دارد به این مراسم و حواشی‌اش فکر میکند. چیزهایی که تو حاکی از بی‌تدبیری و کج‌سلیقگی یا اصلاً مصداقِ بی‌اهمیت‌بودگی می‌یابی برای او جورِ دیگری است. او با فکرِ اینها زندگی کرده؛ هر دقیقه‌اش برایش پر از معنا است. بگذار کارش را بکند. فقط دستیارش باش."
و دوست بعداً اضافه کرد که ایده از خودش نیست. یکی از دوستان قرار است ازدواج کند، و گیرِ ذهنیِ عروس در موردِ محلِ مراسم را نمی‌فهمد. خواهرِ داماد در خلوتی می‌پرسد "راس، چند وقت است داری برای این عروسی برنامه‌ریزی می‌‌کنی؟" "نمی‌دانم. یک ماه؟" "امیلی احتمالاً از وقتی پنج سال‌اش بوده دارد برنامه‌ریزی میکند..."
امان از خاله زن زنک بازی.....
پاسخحذفاز متن سوره ی تحریم 1-5 این طور برداشت می شه که بر خلاف نظر عده ای منتقد، علل ازدواج های پیامبر(ص)(با کوچک سال و سالخورده)، بعد از خدیجه(س)، میل شخصی اون بزرگوار و یا فضیلت های اخلاقی خاص اون زنان نبوده. و طبق معیارهای خدایی و پیامبر زنان بهتری وجود داشتن در اون زمان. و مطابق تفسیر و تعبیر علمای دین، بیشتر جنبه ی سیاسی و مصالح در میون بوده. و با وجودی که خداوند اون ها رو ام مومن ها خطاب کرده، اما به تعبیر قرآن دلی بیمار و مریض داشتن.
اما فضل
ان الفضل بید الله یوتیه من یشاء
This dialog is from Friends series
پاسخحذف@ناشناس ۵:۲۶
حذفیعنی شما واقعا خسته نباشین با این کشف!! در این پست هم لینک داده شده به فرندز هم حتا در عنوان،آدرس اپیزود آمده.
شما خسته‌تر نباشی برای تذکرت که گفته‌اند «فإن الذكرى تنفع المؤمنين». و البته ثوابی از این محفل و مجلس هم برسد به «یه‌دوست» که امربه‌معروفش ترک نمی‌شود و خواسش نیست سی‌وشش نهاد همین کار را می‌کنند.
حذف