ظاهراً اینجا و آنجا کسانی هستند که گفتهاند که مطلبی که روزنامهی کیهان در در روزِ چهارشنبه بیستوهشتمِ بهمن منتشر کرده است اصلاً طنزی بوده است که مسؤولانِ کیهان جدیاش گرفته بودهاند. عنوانِ مطلبِ صفحهی اولِ کیهان:
متنی هم که در صفحهی آخرِ همان شماره تحتِ همین عنوان آمده گفتنِ مطالبی را به خانمِ کلینتن نسبت میدهد که یکیاش همین موضوعِ دویستهزار نفر است.
در شمارهی بعدیِ کیهان توضیحی آمده است با عنوانِ "عزای بزککنندگان آمریکا: کلینتون برای اسرائیل گربه رقصاند؛ زنجیرهایها به کیهان حمله کردند". این مطلبِ اخیر بهدرستی توضیح میدهد که کیهان مطلب را به نقل از خبرگزاری صداوسیما آورده بوده است. اما، غیر از این، کیهان اصرار میکند که "اصل خبر یاد شده صحت داشته" (و ذکری نمیکند از اینکه دستکم یک بخش از مطلبِ قبلیِ کیهان، که مدعی بود نامه در روزنامهی گاردین منتشر شده، اساساً دروغ است).
اما خبرگزاری صداوسیما مدتی است خبر را از وبگاهاش برداشته است: در صفحهی نتیجهی جستوجو برای "هیلاری+iribnews"، روی اولین نتیجه کلیک کنید. (مطلبِ حذفشده را میتوان در آرشیوِ گوگل دید.) گمان نمیکنم کیهان معتقد باشد که خبرگزاری صداوسیما ناگهان طرفدارِ عملیِ اسرائیل یا خانمِ کلینتن شده باشد؛ قاعدتاً از نظرِ کیهان هم بهترین تبیین باید این باشد که خبرگزاری صداوسیما متوجه شده که چیزی که منتشر کرده نادرست بوده است. مقایسهی متنِ آن مطلبِ خبرگزاریِ صداوسیما (و نیز مطلبِ بیستوهشتمِ بهمنِ کیهان) با آنچه در یک وبگاهِ طنز آمده بوده میتواند روشنگر باشد.
البته که بهتر است که پیش از آنکه مطلبی را منتشر کنیم مطمئن بشویم که درست است (یا دستکم مطمئن بشویم که شوخی نیست)؛ اما اگر اشتباه کردیم، شاید بهتر باشد که اگر عذرخواهی نمیکنیم دستکم بیسروصدا بگذریم.
شیطان بزرگ یعنی این
هیلاری کلینتون: رئیس جمهور شوم
مجوز قتل عام ۲۰۰هزار فلسطینی را صادر میکنم!
متنی هم که در صفحهی آخرِ همان شماره تحتِ همین عنوان آمده گفتنِ مطالبی را به خانمِ کلینتن نسبت میدهد که یکیاش همین موضوعِ دویستهزار نفر است.
در شمارهی بعدیِ کیهان توضیحی آمده است با عنوانِ "عزای بزککنندگان آمریکا: کلینتون برای اسرائیل گربه رقصاند؛ زنجیرهایها به کیهان حمله کردند". این مطلبِ اخیر بهدرستی توضیح میدهد که کیهان مطلب را به نقل از خبرگزاری صداوسیما آورده بوده است. اما، غیر از این، کیهان اصرار میکند که "اصل خبر یاد شده صحت داشته" (و ذکری نمیکند از اینکه دستکم یک بخش از مطلبِ قبلیِ کیهان، که مدعی بود نامه در روزنامهی گاردین منتشر شده، اساساً دروغ است).
اما خبرگزاری صداوسیما مدتی است خبر را از وبگاهاش برداشته است: در صفحهی نتیجهی جستوجو برای "هیلاری+iribnews"، روی اولین نتیجه کلیک کنید. (مطلبِ حذفشده را میتوان در آرشیوِ گوگل دید.) گمان نمیکنم کیهان معتقد باشد که خبرگزاری صداوسیما ناگهان طرفدارِ عملیِ اسرائیل یا خانمِ کلینتن شده باشد؛ قاعدتاً از نظرِ کیهان هم بهترین تبیین باید این باشد که خبرگزاری صداوسیما متوجه شده که چیزی که منتشر کرده نادرست بوده است. مقایسهی متنِ آن مطلبِ خبرگزاریِ صداوسیما (و نیز مطلبِ بیستوهشتمِ بهمنِ کیهان) با آنچه در یک وبگاهِ طنز آمده بوده میتواند روشنگر باشد.
البته که بهتر است که پیش از آنکه مطلبی را منتشر کنیم مطمئن بشویم که درست است (یا دستکم مطمئن بشویم که شوخی نیست)؛ اما اگر اشتباه کردیم، شاید بهتر باشد که اگر عذرخواهی نمیکنیم دستکم بیسروصدا بگذریم.
بد/نازل/ناامیدکننده است که یک دستگاه دروغپراکن/دروغپرداز/پروندهسازِ امنیتی را جدی میگیرید
پاسخحذفمگر نه اینکه نقشِ این دستگاه امنیتی (در ایران) جدی است؟
پاسخحذفبله جدی است ولی من ندیدهام هیچ آدم جدیای بنشیند و *مثلا* نقد فنی کند که چرا فلان مصاحبهی تلویزیونی زندانیان سیاسی به لحاظ نورپردازی، صدا، دکور، میزانسن و...مشکلات دارد.
پاسخحذفمشکلی که اینجا مطرح شده هم از جنس نورپردازی و صدا نیست. یعنی گفته نشده که چرا این مطلب در صفحهی اول کار شده، یا چرا نحوِ جملات فلان جور است. باتوجه به مثالِ شما، میشود شبیهِ بررسی و نقدِ سؤالات مجری و پاسخهایِ زندانیان.
حذفو شاید یکی از علتهای 'اینچنین' غیرحرفهای عملکردنهای کیهان این باشد که آدمهای جدی نقدش نمیکنند. به دلیلِ اینکه از این «دستگاه» بدشان میآید یا هر چیزی. نقدها همه از جنسِ مسخره کردن است.
واقعا آدم جدی به «نقدِ سؤالات مجری و پاسخهایِ زندانیان» میپردازد؟
حذفمن از اینکه وارد این مکالمه شدم معذرت میخواهم.
من نگفتم آدم جدی به آن میپردازد. باتوجه به مثالِ شما، عرض کردم که وجه شبهاش به این نوشته میشود نقد سؤالات مجری. وگرنه که به نظر من مصاحبههای تلویزیونی با روزنامه خیلی فرق دارد.
حذفمصاحبهها مقطعی هستند. فکر میکنید اگر مصاحبهها هم به صورت منظم هفتهای دو بار اجرا و پخش میشدند، باز هم هیچ آدمِ (از نظرِ شما) جدیای به آنها نمیپرداخت؟ (هرچند در این صورت، باز هم با روزنامه تفاوت دارند. مثلاً کارِ مصاحبهها هیچوقت پخشِ اخبار روز نیست.)
در تمجید از (گاهی) کلی گویی
پاسخحذفاگر هم چنین سند و مورد از غیر حرفه ای بودن یا خطا یا کوته فکری و کج اندیشی فلان رسانه ندیده بودم، هنوز چندان باورم به حضور پررنگ این صفات در آن رسانه کمتر نبود.
وقتی این موارد برای کسی اهمیت دارد که یا هنوز برایش مطلب روشن نشده است یا علاقه ای وسواس گونه به پرداختن به جزئیات مدلل و مستند دارد.
عزیز من بعضی عقاید، افکار و عملکردها اصلا ماقبل نقدند. با نقد کردن مستدلل و مستند گویی این رسانه ارزش دارد که درباره اش جدی فکر شود.
من هم استدلال و شاهد گریز نیستم ولی برای میت فاتحه باید خواند. شما نگران این هستید که نکند کفنش خاکی و کثیف نشود!