پول را دادم و آمدم در صف ایستادم. احساس کردم چیزی اشتباه است. بقیهی پول را درآوردم و نگاه کردم؛ بله: بهجای چهارهزار تومان، آقای پولگیرنده ششهزار تومان به من پس داده بود. سه تا دوهزارتومانی بود. دو تای رویی را در جیبام گذاشتم و رفتم سراغِ آقای پولگیرنده و اسکناس را به طرفاش دراز کردم. "قربان، اضافه دادین."
تشکر نکرد. نگاهی به اسکناس کرد. اسکناس خیلی کهنه بود. گفت "اینو عوضش کنین."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر