مجلهای هست با اسمی پرطمطراق:
نشریهی
امریکاییِ زبانشناسی. از هفت عضوِ هیأتِ تحریریهی این نشریه، سه نفر
نشانیشان در اسپانیا است، و بقیه از ایتالیا و هند و یونان و دانشگاه آزاد اسلامی
واحد شهرضا هستند. موضوعِ اولین
مقالهی اولین شمارهی این نشریه نحوهی صحبتِ چهار رسانهی غربی دربارهی
مسألهی هستهایِ ایران است، که لابد موضوعِ مهمی در زبانشناسیِ آکادمیک است.
وقتی بدانیم مجلهای چنین ویژگیهایی دارد طبیعی است که شک کنیم به اعتبارش، حتی اگر هنوز
ندیده باشیم که ناشرِ این مجله،
که چند نشریهی دیگر هم منتشر میکند، رسماً اعلام کرده است (Q2)
که هزینهی چاپِ مقاله در بعضی از مجلاتاش تا سیصد دلارِ امریکا است—و البته به
نویسندگانِ ساکنِ کشورهای در حالِ توسعه تخفیف میدهد.
با تأکیدهای شدیدِ سالهای
اخیرِ دانشگاهها و مؤسساتِ پژوهشیِ ایرانی بر اهمیتِ چاپِ مقاله، طبیعی است که کسانی
که بنیهی علمیِ قویای هم ندارند سعی کنند تعدادِ بسیار زیادی مقاله چاپ کنند، و
طبیعی است که بازارِ نشریاتِ کممایه رونق بگیرد. البته شاید یک وظیفهی بنیادیترِ
وزارتِ علوم این باشد که نسبت به کیفیتِ تحقیقات حساسیتِ بیشتری نشان دهد؛ اما، در
هر صورت، صرفِ اینکه کسانی در وزارتِ علوم همت کنند و فهرستی از نشریاتِ نامعتبر
فراهم کنند باعثِ خوشحالی است. یک چنین فهرستی را اخیراً معاونِ محترمِ پژوهش و
فناوری وزارتِ علوم در نامهای به رؤسای دانشگاهها و مؤسساتِ پژوهشی اعلام کرده
است. به نظر من این کار کارِ بسیار لازمی است و باید از معاونِ محترمِ وزارتِ علوم
تشکر کرد، و به نظرم همهی افرادِ جدیِ دانشگاهی باید به وزارتِ علوم در این زمینه
کمک کنند. (برای خبردارشدن از وضعِ بعضی از مجلاتِ نامعتبر میشود به وبلاگِ استادان علیه تقلب هم نگاه کرد.)
مایلام دو نکته در موردِ این
کارِ شایستهی وزارتِ علوم بگویم. اول اینکه اینطور نیست که محققانِ ایرانی حاصلِ
تحقیقاتشان را صرفاً در نشریاتِ خارجی منتشر کنند؛ شاید لازم باشد که در موردِ
اعطا یا تمدیدِ امتیازِ علمی-پژوهشیِ نشریاتِ داخلی هم توجهِ بیشتری بشود. پیشتر
موردی را بررسی کردهام، و امیدوارم بهزودی به چند نشریهی علمی-پژوهشیِ داخلی و
خارجیِ دیگر در حوزهی علومِ انسانی بپردازم.
دوم اینکه البته نبودنِ
نشریاتی در این سیاهه طبیعی است: وقتی کسانِ زیادی هستند که حاضرند برای چاپِ
مقالهشان پول بدهند، البته کسانی هم پیدا میشوند که مجله راه بیندازند، و طبیعی
است که بعضی از این مجلات را هنوز گروهِ مسؤولِ مربوط در وزارتِ علوم کشف نکرده
باشد. چیزی که برای من بسیار جالبِ توجه است بودنِ بعضی اسمها در این
فهرست است—مشخصاً مجلهی ریاضیِ
اسرائیل. این مجله را عموماً مجلهی بسیارخوبی محسوب میکنند (مثلاً ردهبندی انجمنِ
ریاضیِ استرالیا از مجلاتِ پژوهشیِ ریاضی را ببینید)، و مسلماً در سطحِ جهانی
چاپِ مقالهای در این مجله اعتبارِ معتنابهی برای نویسنده یا نویسندگاناش به همراه
دارد. در نامهی معاونِ محترم پژوهش و فناوری آمده است که "هر یک از نشریات
مذکور در صورت ارتقای کیفیت و برخورداری از سطح علمی قابل قبول، پس از بررسی در
کمیتهٔ تخصصی مربوطه و تأیید این معاونت، از این سیاهه خارج خواهد شد و از آن
تاریخ، به عنوان نشریه معتبر تلقی خواهند شد." در مقامِ تشبیه، به این میمانـَد
که فدراسیونِ فوتبالِ ایران فهرستی از باشگاههای با کیفیتِ پایین را منتشر کند و
در آن نامِ آژاکس یا آرسنال هم بیاید و ذکر شده باشد که باشگاههای مذکور در این سیاهه در
صورتِ ارتقای کیفیت الخ. صحبت از اینکه مجلهی مذکور از نشریاتی است که "از
شرایط کمّی و کیفی لازم برخودار نیستند" مضحک است.
از ۵۲ نشریهی معرفیشده در
این فهرست، ۹ تا اسرائیلیاند یا از نامشان اینطور برمیآید—این بیش از مجموعِ
مجلاتی در این فهرست است که در نامشان ارجاعی به پاکستان یا مالزی هست.
وزارتِ علوم البته شاید خود را ملزم بداند که مسائلِ سیاسی-ایدئولوژیک را لحاظ کند
و بگوید که محققاناش را مجاز نمیدارد که در مجلهای اسرائیلی مقاله چاپ کنند؛
اما به نظرم اقتضای صداقت این است که در موردِ این نوع تصمیماتْ صریح و شفاف
باشیم.
مثل این که در مورد دانشگاه های سطح یک و دو که برای ارزش گذاری مدرک طبقه بندی شدن، هم همین طور قضاوت شده( مثال دانشگاه کلمبیا).
پاسخحذفبا مقدمه ی این نوشته از چند جهت کمی مشکل دارم.
پاسخحذف1- به نظر می رسد شما انتظار داشته اید که چون اسم مجله آمریکایی است پس باید هیأت تحریریه هم امریکایی باشند که برای مجلات زیادی سراغ دارم که این طور نیست.
2- "لابد موضوع مهمی است"! بله خب مهم است. ماشاالله همیشه در صدر اخبار قرار داریم. به علاوه این که معمولا وقتی بخواهند صنایع گول زننده ی زبانی و ادبی (مثل دیلما و غیره) را به طرز محسوسی که فرد تحت آموزش آن را خوب یاد بگیرد مثال بزنند از جمله های سیاست مداران معروف استفاده می کنند (عوامفریبی بوسیله ی تکنیک های زبانی) مثل سخنرانی های چرچیل.
3- علی الحساب اسم این مجله را داشته باشید :" Journal of Language and Politics".
4- از شما به عنوان یک فرد آکادمیک اصلا انتظار نداشتم با چنین پیش فرض هایی در مورد اعتبار یک کار علمی به شبه بیفتید و یا در صورت برقراری شرایط دیگری کار را معتبر بدانید. درست این بود که از معیارهایی که جوامع علمی و آکادمیک برای اعتباردهی به مجلات استفاده می کنند مثل ایمپکت فکتور استفاده می کردید و سپس به پولی بودن نشریه و غیره اشاره می کردید.
5- البته باز در پرانتز بگویم با توجه به این که از دوستانم در رشته ی مهندسی هسته ای هستند ، چاپ کردن هر مقاله ایرانی که در آن اشاره ی کوچکی به مسأله هسته ای شده باشد بسیار سخت است(خصوصا این مقاله که از جنس علوم انسانی هم می باشد). معمولا در جواب عنوان می کنند که قادر به چاپ مقاله نیستند(البته نه همیشه). بنابراین شاید چاره ای جز روی آوردن به مجلات پولی و کم ارزش نبوده است.
• به نظر می رسد راه حل " اعطا یا تمدیدِ امتیازِ علمی-پژوهشیِ نشریاتِ داخلی" جای بحث زیادی داشته باشد.
در رابطه با (1) لطف می فرمائید سه نمونه ذکر کنید؟
حذفنه. می تونید بهنر سرچ کنید!
حذفhttps://gowers.wordpress.com/2013/01/14/why-ive-joined-the-bad-guys/
پاسخحذفبسیار ممنون.
حذفمثل این که آقای a به خانم b بگوید صحبت کردن با آقای c عمل ناشایستی است. چون c آدم حسابی نیست. به نظرم اقتضای صداقت است که بگوید خود او با c مشکلاتی دارد یا اصلا تا اطلاع ثانوی با صحبت کردن b با هر احدالناسی مشکل دارد. در این صورت آقای c کار صادقانه ای انجام داده است.!!
پاسخحذفاما از شوخی گذشته چیزی که در مجموع (نه فقط از این پست) داره به من القا می شه اینه که از نظر شما فی النسه هیچ عمل خیر یا شری وجود ندارد و تنها معیار برای درستی یک عمل راستگویی و صداقت است. ولی به نظر من خیر و شر وجود داشته ولیکن به اقتضای شرایط تغییر کرده و همچنین فقط با معیار راستگویی نمی توان آنها را از هم تفکیک کرد و حالت ها خیلی متنوع تری وجود دارد. به یاد بیاورید راهبه ای را که در بینوایان برای نجات ژان وارژان از دست ژاور دروغ می گوید و مقایسه کنید با شخصی که به هر عملی دست می زند و صادقانه به آن اعتراف می کند.
*ببخشید تصحیح می کنم. a کار صادقانه ای انجام داده است!!
حذف