خبرگزاریِ محترمِ مهر دربارهی یک سخنرانیِ اخیرِ آقای محسن رضایی نوشته است (با حفظِ رسمالخط و غیره):
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: فردی به خوزستان، مشهد شهدای ایران آمده است و یک حرف هایی زده که امیدوارم هرچه زودتر حرف هایش را تکذیب و اصلاح کند.
برای این وبلاگنویس جای سؤال است که چگونه میشود کسی از کسِ دیگری بخواهد که حرفهایش (در یک سخنرانیِ خاص) را تکذیب و اصلاح کند. تصور میکنم که اگر تکذیب کند قاعدتاً دیگر لازم نیست اصلاح کند، و اگر اصلاح کرده باشد قاعدتاً دیگر تکذیب لزومی ندارد.
و بگذریم که حرفهای مورد نظر عمدتاً جملاتی پرسشی اند، که اساساً صدق و کذبپذیر نیستند.
پاسخحذففکر میکنی که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به حدی منطق میدونه که فرق "و" و "یا" رو بدونه؟
پاسخحذفشاید اصطلاحات را نداند؛ اما گمان میکنم که با مفاهیم آشنا باشد.
حذفدر ادبیات عرب، عطفی داریم به نام عطفِ تفسیر. یعنی کلمه یا جمله ای بعد از واو می آید و قبل از واو را تفسیر میکند...(مثلا میگویم من آمده ام کمکتان کنم و از فقر نجاتتان دهم. که دومی تفسیر اولی است. شاید اینطور بشود درستش کرد. البته بعید میدانم گوینده تا این حد از ادبیات مطلع باشد. با این حساب استفاده از واو در زبان عرفی با زبان منطقی کمی فاصله میگیرد.
پاسخحذفممنون بابتِ توضیحِ عطف التفسیر.
حذفدر مثالِ شما، "از فقر نجاتتان دهم" در توضیح یا تفسیرِ این است که چگونه یا از چه جنبهای قرار است کمکتان کنم؛ اما اینکه آقای احمدینژاد حرفاش را *اصلاح کند* چگونه میشود در توضیحِ تکذیبکردناش باشد؟
به نظرم قابل توضیح است. اصلاح کردن در اینجا به نوعی تکذیب انتسابِ مخاطبِ گفتارِ احمدی نژاد به رهبری است. یعنی منظور از تکذیب، اصلاح کردن است. و اصلاح کردن یعنی تغییر مرجع ضمیر.
پاسخحذف