بعد از انتشارِ مطلبِ قبلی در موردِ آقای دکتر محمود خاتمی، یکی-دو تا از آثاری را بررسی کردم که در صفحهی رسمیِ ایشان جزوِ آثارشان ذکر شده است. یکی از آنها این است (مشخصات را با جزئیاتی بیش از آنچه در صفحهی رسمیِ ایشان آمده مینویسم):
خوشبختانه مقاله به صورتِ پیدیاف در اینترنت در دسترس است. مقالهی بسیار خوبی است.
اما این را هم ببینید:
شخصاً یکی-دو پاراگراف را مقابله کردم و اختلافی ندیدم. مثلاً دو جملهی اولِ اولین پاراگرافِ مقالهای که به نامِ آقای خاتمی منتشر شده است این است:
و دو جملهی اولِ مقالهای که به نامِ آقای کارپنتر منتشر شده است این است:
آخرین پاراگرافِ هر دو مقاله با این جمله شروع میشود (و این جملهی نسخهی منتشرشده به نامِ آقای کارپنتر را میشود در گوگلبوکز دید):
البته مقالهی آقای کارپنتر چکیده ندارد و مقالهی آقای خاتمی دارد و عنوانِ بعضی بخشها متفاوت است؛ اما، غیر از اینها، من ابتدای همهی پاراگرافهای این دو نسخه را مقایسه کردم و اختلافی ندیدم.
به نظرم نمیشود نتیجه نگرفت که یکی از این آقایان مرتکبِ سرقت شده است.
--
پینوشت [بیستوچهارمِ آبان].
"The epistemological quest: from the possibility of experience to the possibility of communication", Organon F, 10 (2003): 357-379.
خوشبختانه مقاله به صورتِ پیدیاف در اینترنت در دسترس است. مقالهی بسیار خوبی است.
اما این را هم ببینید:
Andrew N. Carpenter, "Davidson's transcendental argumentation", in Jeff Malpas, ed., From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the Transcendental, Routledge, 2003, pp. 219-237.
شخصاً یکی-دو پاراگراف را مقابله کردم و اختلافی ندیدم. مثلاً دو جملهی اولِ اولین پاراگرافِ مقالهای که به نامِ آقای خاتمی منتشر شده است این است:
Philosophers commonly associate questions of the form "what are the conditions for the possibility of X" with Kant and with Kant's novel philosophical methodology, transcendental argumentation. Kant's genius, however, did not lie in his merely raising questions of this form; many philosophers had asked questions like this before Kant.
و دو جملهی اولِ مقالهای که به نامِ آقای کارپنتر منتشر شده است این است:
Philosophers commonly associate questions of the form "what are the conditions for the possibility of X" with Kant and with Kant's novel philosophical methodology, transcendental argumentation. Kant's genius, however, did not lie in his merely raising questions of this form; many philosophers had asked questions like this before Kant.
آخرین پاراگرافِ هر دو مقاله با این جمله شروع میشود (و این جملهی نسخهی منتشرشده به نامِ آقای کارپنتر را میشود در گوگلبوکز دید):
I have demonstrated that Davidson offers "maximally strong" transcendental argumentation.
البته مقالهی آقای کارپنتر چکیده ندارد و مقالهی آقای خاتمی دارد و عنوانِ بعضی بخشها متفاوت است؛ اما، غیر از اینها، من ابتدای همهی پاراگرافهای این دو نسخه را مقایسه کردم و اختلافی ندیدم.
به نظرم نمیشود نتیجه نگرفت که یکی از این آقایان مرتکبِ سرقت شده است.
--
پینوشت [بیستوچهارمِ آبان].
نتیجه گرفته بودم که لابد یکی از این دو نفر (آقایان خاتمی و کارپنتر) مرتکبِ سرقت شده است. امروز دوستی خبر داد که نشریهی ارگانون اف که مقالهی موضوعِ این مطلب را با نامِ آقای دکتر خاتمی منتشر کرده بوده است در وبسایتِ رسمیاش بیانیهای منتشر کرده است:
مقالهی با عنوانِ
"The Epistemological Quest: From the Possibility of Experience to the Possibility of Communication" (Organon F, 10, 2003, No. 4, 357-379)
که با نامِ محمود خاتمی منتشر شده بود از صفحهی وبِ ما برداشته شده است. معلوم شد که این مقاله تقریباً طابق النعل بالنعل رونوشتِ اثرِ دیگری است که کسِ دیگری نوشته است و چونان فصلی از کتابی منتشر شده است
(Andrew N. Carpenter, "Davidson's transcendental argumentation", in Jeff Malpas, ed., From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the Transcendental, Routledge, 2003, 219-237).
انتحال را عموماً جرمی جدّی میانگارند، هم بر ضدِ قانونی که از مالکیتِ معنوی حمایت میکند و هم بر ضدِ بنیادیترین اصولِ اخلاقیِ حاکم بر پژوهشِ علمی. ارگانون اف به این اصول پایبند است و هیچ فعالیتی را که بر خلافِ آنها باشد برنمیتابد. متأسفانه، در زمانِ انتشار، نه داورانِ ما و نه ویراستاران نتوانسته بودند این را دریابند که مقالهای که محمود خاتمی فرستاده بوده منحول است. ارگانون اف قربانیِ عملی غیراخلاقی و غیرقانونی است.
مایلایم از اندرو ان. کارپنتر و نیز از خوانندگان بابتِ انتشارِ این مقاله عذرخواهی کنیم.
The paper entitled “The Epistemological Quest: From the Possibility of Experience to the Possibility of Communication” (Organon F, 10, 2003, No. 4, 357-379) published under the name of Mahmoud Khatami was withdrawn from our web page. It turned out that the paper was almost a verbatim copy of another work which appeared as a book chapter written by someone else (Andrew N. Carpenter, “Davidson’s transcendental argumentation”, in Jeff Malpas, ed., From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the Transcendental, Routledge, 2003, 219-237).
Plagiarism is widely considered to be a serious crime against both the law protecting intellectual property and the most fundamental ethical principles governing scientific research. Organon F adheres to these principles and does not tolerate any activity which goes against them. Unfortunately, at the time of publication, neither our reviewers nor the editors were able to detect that the paper submitted by Mahmoud Khatami was a plagiarism. Organon F fell victim to an immoral and unlawful act.
We would like to apologize to Andrew N. Carpenter as well as to the readers for circulating the paper.
درفتی از مقاله کارپینتر را اینجا میتوان دید:
پاسخحذفhttps://www.academia.edu/235698/Davidson_s_Transcendental_Argumentation_Externalism_Interpretation_and_the_Veridicality_of_Belief
سال انتشار نسخهی چاپی کتاب ۲۰۰۲ است.
پاسخحذفسال ۲۰۰۳ نسخهی الکترونیکی آن منتشر شده است.
http://www.routledge.com/books/details/9780415863032/
کسی میداند که دانشجویانی که با اقای "دکتر" رسااله کذراندهاند و نامشان در رزومه ایشان آمده الان کجا هستند و چه میکنند؟
پاسخحذفمنظورم اصلاًافشاگری نیست (چون این نامهها مکشوف و معلوم است). فقط میخواهم بدانم این دانشجویان چیزی نفهمیدند یا فهمیدند و به روی خودشان نیاوردند.اصلا این رسالهها چقدر ارزش دارد؟ به بیانِ دیگر در آن گروه چه میگذرد؟ این داستانِ پایاننامهفروشی، که بر سر هر کوچه و بازاری هست، چه ربطی به این "اساتید" (بر وزن دکاتیر) دارد؟ همکارانِ ایشان هیچ بویی نبردند؟
حضرت عباسی من توقعم از دانشجویان دانشگاه تهران بسیار بیشتر از توقعم از هیأت ممیزه دانشگاه است.
آخرین مقالهای که در رزومهی آقای خاتمی آمده، سال ۲۰۱۰ منتشر شده است:
پاسخحذفKhatami, Mahmoud. "Aesthetic Expression and the Expressiveness of Language." FALSAFEH (THE IRANIAN JOURNAL OF PHILOSOPHY) (2010).
از روی کنجکاوی، مقاله را دانلود کردم (از سایتهای مختلفی قابل دانلود است.) و چند خطی از آن را جستوجو کردم. به کتابی رسیدم که سال ۱۹۷۰ منتشر شده بوده است:
Kaelin, Eugene Francis. "Art and existence: A phenomenological aesthetics." (1970)
پیشنمایشی از کتاب را پیدا نکردم، اما در صفحهی کتاب در گوگلبوکز، امکان جستوجو داخل کتاب وجود دارد. مقاله را جستوجو کردم. همهاش در کتاب موجود بود. (اگر به این جستوجو اعتماد نداریم: ۵ سطر از هر صفحهای که موردی که جستوجو شده در آن است، را میتوان دید. اگر وقت بیشتری بگذاریم، همهی مقالهی خاتمی را میتوانیم پنج خط - پنج خط، در کتاب ببینیم.)
http://books.google.com/books/about/Art_and_existence.html?id=fRDXAAAAMAAJ
جناب كاوه
پاسخحذفبه نظر حقير شايسته است كه پستي هم در باب اين كه چرا بايد تقلب علمي را افشا كرد منتشر كنيد.
و یا اینکه میتوانید (اگر که شایسته باشد) یک پُستی بگذارید در بابِ اینکه چرا به اشخاصِ ناشنوایی که در دادگاه حاضر میشوند هم میگویند «مُستَمِع» و یا اینکه چرا از سوزنِ استیریل برای تزریق به محکومین به اعدام استفاده میشود. به نظر میرسد که این ها مسائلی هستند که به مراتب سوال برانگیز تر از «چرا»ی ناشناسِ ۲۳ آبان باشند.
پاسخحذفسپاسگرازم.
جالب است که نشریه ارگانون بیانیه فوق را در صفحه ای گذاشته که مربوط به مقاله خاتمی است. وقتی به صفحه شماره مربوط میریم
پاسخحذفhttp://www.klemens.sav.sk/fiusav/organon/?q=en/browse/number/2003/4
هنوز اسم مقاله خاتمی هست که با کلیک بر آن به بیانیه فوق می رسیم. با این حال چکیده و متن آن از دسترس خارج شده است.
یکی از آثار خاتمی که به ادعای بعضی «افتخار دانشگاه تهران» است و ظاهراً مبنای ادعای یکی از ۱۴۰ پدیدارشناس برتر بودن(!) ایشان در سایتهای فارسی بوده مقاله است که توسط انتشارات zetabook در این مجموعه منتشر شده بود:
پاسخحذفCOPOERU I. & SEPP H.R. (eds.) - Selected Essays from Euro-Mediterranean. Phenomenology 2005 - vol. 3, part I
همانطور که در این لینک میتوانید ببینید:
http://www.zetabooks.com/index.php/selected-essays-from-euro-mediterranean-phenomenology-2005-vol-3-part-i-book.html
این انتشارات مقالهی خاتمی (مقاله ۱۲) را به دلیل رفتار غیراخلاقی حذف کرده است. در صفحه کش گوگل
http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:xxegAxdBO-wJ:www.zetabooks.com/index.php/selected-essays-from-euro-mediterranean-phenomenology-2005-vol-3-part-i-book.html+&cd=2&hl=en&ct=clnk&gl=ir&client=firefox-a
هم میتوانید ببینید که مقاله خاتمی است که حذف شده است.
مقالهای در روزنامهی اعتماد:
پاسخحذفhttp://www.magiran.com/npview.asp?ID=3061398
ببخشید طابق النعل بالنعل درست است!
پاسخحذفممنون. اصلاح کردم.
حذف