ایان هکینگ فیلسوفِ پرکارِ درجهی یکی است. در مهمترین مجلاتِ سنّتِ تحلیلیِ فلسفه (مجلههای اصلیِ کرنل و کلومبیا و آکسفرد) در زمینههای مختلف مقالاتِ متعدد دارد. در ۱۹۷۵ اولین تکنگاریِ مفصلاش در تاریخِ احتمال را منتشر کرده (ویراستِ دوم، ۲۰۰۶؛ دومین تکنگاری: رامکردنِ بخت). کتابِ ۱۹۸۳اش در فلسفهی علم در ۲۰۱۰ به چاپِ بیستوپنجم رسیده است. مقالهاش در موردِ اصلِ لایبنیتس از درخشانترین مقالاتِ فلسفیای است که میشناسم.
در دههی نود کتابِ مهمی دربارهی "اختلالِ چندشخصیتی" منتشر کرده که ویکیپدیا مفصلاً معرفیاش کرده. از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ صاحبِ کرسیِ فلسفه و تاریخِ مفاهیمِ علمی در کولژ دو فرانس بوده. تعدادِ معتنابهی معرفیِکتاب در نیویورک ریویو آو بوکز نوشته، و غیره.
کسانی که با کارهای ده سالِ اخیرِ هکینگ آشنا نباشند اما او را بشناسند احتمالاً تعجب خواهند کرد از اینکه کتابی در فلسفهی ریاضیات نوشته باشد؛ اما خواندنِ پیشگفتار نشان میدهد که او دستکم از اوائلِ دههی ۱۹۶۰ با موضوع درگیر بوده است. در دورِ اولِ مطالعه، جذابترین بخشهای کتاب برای من قسمتهای مربوط به اثبات بوده است که مجموعاً حدودِ ۴۰ صفحه است (در فصلهای اول و چهارم): اثباتِ لایبنیتسی در مقابلِ اثباتِ دکارتی، ویتگنشتاین و مفهومِ اثبات، اثباتهای کامپیوتری (مثلِ اثباتِ قضیهی چهاررنگ)، افلاطون، منطق، بحث در اینکه آیا ایدهی متداولِ امروزیِ اثبات مانع از پیشرفتِ علم میشود، و غیره.
کتابْ بسیار خوشخوان و بسیار اطلاعدهنده است و خواندناش به نظرِ من برای هر کسی که جداً علاقهمند به فلسفهی ریاضیات باشد لازم است. عنوانِ فصلها: ۱. مقدمهای دکارتی / ۲. چه چیزی ریاضیات را ریاضیات میکند؟ / ۳. چرا فلسفهی ریاضیات هست؟ / ۴. اثباتها / ۵. کاربردها / ۶. به نامِ افلاطون / ۷. پادافلاطونگراییها.
در دههی نود کتابِ مهمی دربارهی "اختلالِ چندشخصیتی" منتشر کرده که ویکیپدیا مفصلاً معرفیاش کرده. از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ صاحبِ کرسیِ فلسفه و تاریخِ مفاهیمِ علمی در کولژ دو فرانس بوده. تعدادِ معتنابهی معرفیِکتاب در نیویورک ریویو آو بوکز نوشته، و غیره.
کسانی که با کارهای ده سالِ اخیرِ هکینگ آشنا نباشند اما او را بشناسند احتمالاً تعجب خواهند کرد از اینکه کتابی در فلسفهی ریاضیات نوشته باشد؛ اما خواندنِ پیشگفتار نشان میدهد که او دستکم از اوائلِ دههی ۱۹۶۰ با موضوع درگیر بوده است. در دورِ اولِ مطالعه، جذابترین بخشهای کتاب برای من قسمتهای مربوط به اثبات بوده است که مجموعاً حدودِ ۴۰ صفحه است (در فصلهای اول و چهارم): اثباتِ لایبنیتسی در مقابلِ اثباتِ دکارتی، ویتگنشتاین و مفهومِ اثبات، اثباتهای کامپیوتری (مثلِ اثباتِ قضیهی چهاررنگ)، افلاطون، منطق، بحث در اینکه آیا ایدهی متداولِ امروزیِ اثبات مانع از پیشرفتِ علم میشود، و غیره.
کتابْ بسیار خوشخوان و بسیار اطلاعدهنده است و خواندناش به نظرِ من برای هر کسی که جداً علاقهمند به فلسفهی ریاضیات باشد لازم است. عنوانِ فصلها: ۱. مقدمهای دکارتی / ۲. چه چیزی ریاضیات را ریاضیات میکند؟ / ۳. چرا فلسفهی ریاضیات هست؟ / ۴. اثباتها / ۵. کاربردها / ۶. به نامِ افلاطون / ۷. پادافلاطونگراییها.
مفید بود. ممنون از معرفی کتاب ها و مقاله
پاسخحذفممنون از معرفی کتاب. سعی می کنم کتاب رو بدون پیش فرض بخونم ولی امیدوارم فصل سوم کتاب جواب خوبی باشه به کسانی که معتقدند فلسفه ریاضیات الآن دیکه موضوعیت نداره ! بازهم تشکر فراوان بابت معرفی این کتاب
پاسخحذفعنوانِ کتاب برگرفته از مقالهی 2011 نویسنده در South African Journal of Philosophy است. متنِ کامل این مقاله را میتوان در اینجا خواند یا دانلود کرد
پاسخحذفhttp://www.ajol.info/index.php/sajpem/article/view/64407/52191
انتشارات کیمبریج مقدمه و فهرستِ تفضیلی کتاب را در اینجا
http://assets.cambridge.org/97811070/50174/frontmatter/9781107050174_frontmatter.pdf
و چکیدهای از فصلهای مختلف کتاب را در اینجا
http://www.cambridgeblog.org/wp-content/uploads/2014/03/9781107050174_excerpt.pdf
آورده است
چطور میشه کتاب را تهیه کرد؟
پاسخحذف