چند روز پیش خبرگزاری تسنیم مطلبی دربارهی زلاتان ایبراهیموویچ منتشر کرده است. پاراگرافِ پایانیِ متن این است:
ابراهیموویچ تصریح کرد: من مانند یک سرکه خوب هستم. هرچقدر که بمانم بهتر میشوم. هرچه سنم بالاتر رود کیفیت بازیام بهتر میشود.
خبرگزاری تسنیم منبعی برای متناش بهدست نداده است. اما، شاید تصادفاً، گزارههای بیانشده در این متن اشتراکِ زیادی دارد با متنی که در همان روزها سایتِ مشهوری منتشر کرده است. حدسزدناش دشوار نیست که در آن متن زلاتان گفته است که شبیه به شراب است.
برخی فقها معتقدند که شراب اگر سرکه شود پاک میشود؛ اما بهگمانام جایگزینکردنِ واژهی "شراب" با واژهی "سرکه" با امانتداری سازگار نباشد.
سالها است کیهان میخوانم، مخصوصاً نوشتههای آقای حسین شریعتمداری را. (مقالاتِ ایشان را نوعاً از نظرِ قوّتِ استدلال دوست دارم؛ یک بار هم مخالفتام را منتشر کردهام.) چیزهایی که در بیانِ خوبیهای این روزنامه گفتهام را مکرر نمیکنم.
به نظرِ من روزِ یکشنبه هفدهمِ آذر روزنامهی کیهان خطای حرفهایِ بزرگی مرتکب شده است. تیترِ یکِ روزنامه (در صفحهی اول) این است:
شریعتمداری: طالبان و مدعیان اصلاحات دو لبه قیچی آمریکا هستند
غیرحرفهای از دو وجه. یکی اینکه اینکه بزرگترین عنوانِ صفحهی اولً اختصاص یافته باشد به نقلِ قولی از کسی، قاعدتاً باید نشان بدهد که، چونان تابعی از اهمیتِ شخص و اهمیتِ حرف، آن قول در میانِ مطالبِ آن روزِ روزنامه اهمیتِ ویژهای داشته است. در همین صفحه تیترِ دیگری هست که حرفی از آقای رئیسجمهور را نقل میکند: "رئیس جمهور: ایران ۷۵ میلیون بسیجی دارد". گمان نمیکنم که سردبیرِ کیهان معتقد باشد که حرفِ آقای شریعتمداری مهمتر از حرفِ آقای روحانی بوده است (به نظرم حرفِ آقای شریعتمداری بدیعتر از حرفِ آقای روحانی هم نبوده است). سطحی از صفحهی اول که به عکس و خبرِ آقای شریعتمداری اختصاص یافته بیش از سهبرابرِ سطحی از صفحه است که به عکس و خبرِ آقای روحانی اختصاص یافته.
دوم اینکه آقای شریعتمداری مدیرِ مسؤولِ این روزنامه هستند، و به نظرم شدیداً ناپسند است که مدیرِ مسؤول اینقدر بهشدت در صفحهی اول مطرح شود، حتی اگر مقامِ رسمیِ مهمی داشته باشد یا محبوبیتِ زیاد داشته باشد یا حرفِ مهمی زده باشد، و حتی اگر انتصابی نباشد و حتی اگر روزنامه متعلق به بیتالمال نباشد.
باید این را عملاً یاد بگیری که مهربانیْ فضیلتِ مهمتری است از آزاداندیشی و تقیّد به منطق و اومانیسم. منظورم مشخصاً و مخصوصاً مهربانی در مواجهه با دیگران است در حیطههایی که معتقدی خودت در آن حیطهها درست عمل میکنی. (بگذریم از اینکه در همان حیطهها هم واقعاً خیلی هم خوب نیستی، با اینکه ادا و ادعا کم نداری.) از ۲۵:۷۲ اگر یاد نمیگیری، دستکم به موعظهی خودت عمل کن.