دورشدنام از فضای آکادمیک در ایران باعث شده است از چیزهای مهمی بیخبر بمانم. باز اگر مثلاً مطالبِ بخشهای "دین و اندیشه" یا "حوزه و دانشگاه" را در خبرگزاری مهر میخواندم بیخبریام کمتر از این میبود که هست؛ اما متأسفانه نمیخوانم و بیخبریام کمتر از این نیست که هست.
با این اوصاف، وقتی به لطفِ منطق در ایران با وبگاهِ شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی آشنا شدم بخشی از نقدهای منتشرشده در آنجا را با ولعِ زیاد خواندم و به نظرم رسید که چند سطری دربارهشان بنویسم.
در این وبگاه صفحهای هست با عنوانِ معرفی سامانه نقد نقد، و پیوندی هست به پروندهای با عنوانِ "سازوکار و مراحل نقد کتاب". جملههای ابتداییِ شرحِ سازوکار بسیار امیدوارکننده است:
روند نقد و بررسي متون و كتب علوم انساني در گروه هاي تخصصي شورا، طي يك فرايند كاملاً علمي و مشخص صورت ميپذيرد و گروه ها براساس فرم هاي نقد كتب ملي وجهاني، مراحل مختلفي را از آغاز تا پايان طي كرده تا در عين رعايت موازين علمي نقد و بررسي، مشاركت جمعي و نگرش تخصصي استادان و صاحبنظران گرايشهاي مختلف دريك گروه تخصصي نيز مدنظر قرار گيرد.
با این اوصاف، وقتی به لطفِ منطق در ایران با وبگاهِ شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی آشنا شدم بخشی از نقدهای منتشرشده در آنجا را با ولعِ زیاد خواندم و به نظرم رسید که چند سطری دربارهشان بنویسم.
در این وبگاه صفحهای هست با عنوانِ معرفی سامانه نقد نقد، و پیوندی هست به پروندهای با عنوانِ "سازوکار و مراحل نقد کتاب". جملههای ابتداییِ شرحِ سازوکار بسیار امیدوارکننده است:
روند نقد و بررسي متون و كتب علوم انساني در گروه هاي تخصصي شورا، طي يك فرايند كاملاً علمي و مشخص صورت ميپذيرد و گروه ها براساس فرم هاي نقد كتب ملي وجهاني، مراحل مختلفي را از آغاز تا پايان طي كرده تا در عين رعايت موازين علمي نقد و بررسي، مشاركت جمعي و نگرش تخصصي استادان و صاحبنظران گرايشهاي مختلف دريك گروه تخصصي نيز مدنظر قرار گيرد.
دو تا از نقدها را خواندم، که هیچ کدام نه تاریخ داشت نه نامِ نقدنویس، و نمیدانم این با "موازین علمی نقد و بررسی" سازگار هست یا نه. اولی نقد کتابِ پوزیتیویسم منطقیی آقای بهاءالدین خرمشاهی است. نقدنویس یا نقدنویسانِ محترم نوشتهاند:
نگارش کتاب روان و رسا میباشد زیرا مؤلف آن ادیب سلطاني است و مباحث آن در حوزة فلسفه تحلیلي است که در آن به روشني بیان تأکید ميشود.
پس کتابی که خرمشاهی نوشته است نگارشاش روان و رسا میباشد زیرا مؤلفاش ادیبسلطانی است و مباحثِ کتاب در حوزهی فلسفهی تحلیلی است که در آن بر روشنیِ بیان تأکید شده است. بقیهی نقد را شخصاً ملاحظه بفرمایید.
نقدِ دومی که خواندم نقدِ کتابِ کلاسیکی است. در ذیلِ عنوانِ "نقاط قوت:" نوشتهاند:
شکلي: 1) متن اثر روان و رساست2) قواعد ویاریش و نگارش بسیار خوب رعایت شده است3) کیفیت اثر از لحاظ حروفنگاري، صفحهآرایي و ... خوب است.
و اولین نکتهی محتوایی:
1) این کتاب واضح و پدیدآورنده اصطلاحات جدید در فسلفه تحلیلي است.
البته که احتمالاً میشود حدس زد که "واضح" و "فسلفه" اشتباهِ تایپیاند و میشود منظورِ نویسنده یا نویسندگانِ محترمِ نقد را فهمید. اما شخصاً نتوانستم معنای نکتهی شمارهی 4 را بفهمم؛ تا بیتوجهی به قبل و بعد مانعِ فهممان نشود، نکتههای سوم و پنجم را هم عیناً نقل میکنم:
3)احاطه و تسلط نویسنده بر نظر فلاسفه قبل درباب دلالت بسیار خوب است4) با توجه به پذیرش ذاتگرایي موید ارزشهاي دیني و اسلامي5) مترجم محترم با تعهد به محدوده کلمات مولف در متن و کاربرد یکنواخت برابرهاي فارسي دقت و احتیاط لازم را در برگردان کتاب معمول نموده است
بقیهی این نقد را هم خودتان بخوانید. دیگر عرضی ندارم.