۱۳۹۱ اسفند ۱, سه‌شنبه

"معیار آزادی حفظ و حراست از استعدادهای بعد روحانی انسان است"




وب‌‌گاهی که خود را "پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه" می‌خوانـَد و گمان می‌کنم که بشود آن را وب‌گاهِ رسمیِ رئیسِ مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه‌ی ایران قلمداد کرد اخیراً گزارشی از صحبت‌های آقای دکتر خسروپناه در دورِ چهارمِ نشستِ دینیِ مرکز گفتگوی ادیان و تمدنها با کلیسای کاتولیکِ اتریش را منتشر کرده است؛ پیشنهاد می‌کنم با دقت بخوانید و در نحوه‌ی بیان و استدلالِ ایشان تأمل کنید. ذیلاً چند جمله از این گزارش را نقل می‌کنم. (البته، چنان‌که پیشتر هم در مطلبی درباره‌ی ایشان تذکر داده بودم، ممکن است که بعضی اشکالاتِ احتمالیِ چیزهایی که نقل می‌کنم ناشی از اشتباهاتِ خبرگزاری‌ای باشد که گزارشِ اولیه را تهیه کرده است.)


وی ادامه داد: انسان آزاد است بیندیشد اما آزادی ندارد که در مورد هر چیز بیندیشد و این‌که در اسلام گفته می‌شود در مورد خدا تفکر نکنید، به این دلیل است که انسان محدود است و موجود محدود نمی‌تواند موجود نامحدود را درک کند اما آزادی فکر از نظر حقوقی و اخلاقی حدی ندارد.
[...]

حجت الاسلام و المسلمین خسرو پناه در بیان علت این‌که آزادی عقیده مطلق نیست اما آزادی تفکر مطلق است بیان داشت: این به این علت است که ممکن است عقیده مدلل و زاییده استدلال نباشد، بنابراین آزادی عقیده بر اساس اصل انسان شناسی حدی دارد و حد آن با منطق مشخص می‌شود.
[...]

وی افزود: بنابراین اگر قرار باشد قوانین حقوقی با ارزش‌های اخلاقی تدوین شود، باید این محدودیت لحاظ شود و در منشور حقوق بشر هم آزادی بیان را مشروط به آسیب نزدن به اخلاق جامعه کرده‌اند.
[...]


آخرین جمله‌ای که نقل کردم چندان برایم روشن نیست. مشخصاً برایم روشن نیست که این منشور که از آن صحبت کرده‌اند چیست (فارغ از اینکه اصولاً در بحثی دینی-عقلی منشور چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد). اینکه آزادیِ بیان مشروط باشد به "آسیب نزدن به اخلاق جامعه" به نظرِ من به‌شدت با روحِ اعلامیه‌ی جهانیِ حقوقِ بشر در تعارض است—علی‌الخصوص با ماده‌های ۱۸ و ۱۹. و البته مستقل از نظرم درباره‌ی روح و تعارض، شخصاً  یک بارِ دیگر متنِ انگلیسیِ اعلامیه  و ترجمه‌ی فارسی‌اش را خواندم و چنان چیزی نیافتم.

بدیهی است که من در اینجا نمی‌خواهم درباره‌ی نسبتِ اسلام و آزادی بحث کنم. حرف‌ام این است که قاعدتاً این منشور که از آن صحبت کرده‌اند نمی‌تواند اعلامیه‌ی جهانیِ حقوقِ بشر باشد و تقریباً روشن است که اعلامیه‌ی اسلامیِ حقوقِ بشر هم نمی‌تواند باشد (از جمله چون چنین چیزی در آن اعلامیه هم نیست)؛ کاش معلوم کرده بودند منظورشان از منشور حقوق بشر چیست.

۱۲ نظر:

  1. مردک عوضی خودشیفته بی جنبه
    تو غیر از این که بشینی از حرف های اینو اون ایراد در بیاری کار دیگه نداری؟!! که مثلا نشون بدی خودت خیلی حالیته. فکر کردی خودت خیلی بی عیبی؟
    خوبه که همین آدم ها که ازشون ایراد میگیری اصلا آدم حسابت نمی کنند مثل همون ایرادهایی که به حرف ها و مقالات بعضی هم رشته های خودت و حتی دوستان خودت تو همین وبلاگت گرفتی و اونهااصلا ککشون هم نمی گزه که تو الاف چی می نویسی درباره شون. فقط یه سری آدم مشخص که تورو اسطوره خیالی شون کردند میان و با بیان سطحی شون تعرفتو می کنند و تو هم ذوق مرگ میشی. کی میشه این مملکت از وجود شما آدم های دوروی مجهول الهویه و ظاهر فریب پاک بشه. استاد اخلاقِ بی اخلاقِ بی شرف

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عرفان خانم/آقا جان، حالا شما خودتو ناراحت نكن اين همه. يه ليوان آب خنك بنوش، تا ١٠ مى سى سى پى بشمر، يه ٣-٤ تا هم صلوات بِرفست، ... هنوز هم جريحه داري؟ اگراين اخلاقياتِى كه بهش پايبندى! هى داره ميره زير سؤال يا هر چيز/كَسِ ديگه اى، خوب ابتكار عمل رو به دست بگير و پاك كن اين مملكت رو از لوث وجود اين آدم هاى "مجهول الهويه"(خيلى خوب اومدى، اينو) بقيشم بنداز صندوق. شادمون كردى، خدات شادت كنه.
      درست حدس زدم كه تو جمله آخر تأكيدت بيشتر روى "ش" ى "شرف" بوده؟ آ ره؟ هاى فايو دود.
      البته فحش دادن هم يه روش باز كردن سر صحبته كه در مورد تو، "سرِ صحبت" باز نشده، پاره شده. بيشتر باز دارندست تا سِديوث كُننده، حد اقل براى من كه اينطوره.

      حذف
    2. اگر شما دخترهای بدبخت مرد ندیده از این کاوه روانی حمایت نکنید کی حمایت کنه این پیچاره از همه جا رونده شده رو؟ در ضمن دارم سعی می کنم ابتکار عمل دست بگیرم و جامعه رو از وجودشون پاک کنم دیگه! شما فکر کن من عصبانی ام و جریحه دار. خیالی نیست. حتما هم آب میخورم. نگرانم نباش.

      حذف
    3. كاوه خان تو به شبيه سازي تريسامت مشغول باش! اين جنده ها چه ننگي پيشت دارن كه خفه ميشن جلوت؟

      حذف
    4. يعني به نظر شما اگه کسي جنده باشه یا علاقمند به تريسام باشه حق اظهارنظر نداره؟

      حذف
  2. در باب معناداری کلمات بزرگان (عنوان مطلب)

    پاسخحذف
  3. فکر می کنم آقای خسروپناه با گفتن جمله آخر نقل شده به بند 29 اعلامیه اشاره می کنند. به نظرم در این بند قید اخلاق آمده است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ممنون. در بندِ دومِ ماده‌ی 29 آمده:

      In the exercise of his rights and freedoms, everyone shall be subject only to such limitations as are determined by law solely for the purpose of securing due recognition and respect for the rights and freedoms of others and of meeting the just requirements of morality, public order and the general welfare in a democratic society.

      قیدهای "عادلانه" (just) و "دمکراتیک" به نظرِ من مهم است.


      حذف
  4. مقايسه شون :
    http://lawtoday.ir/artical/2228/

    پاسخحذف
  5. سلام. یه نکته کوچکی به ذهنم رسیدم، گفتم بازگو کنم. منشور حقوق بشر به امجموعه اسناد عام حقوق بشر اطلاق می‌شه: اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون حقوق مدنی-سیاسی، کنوانسیون حقوق اقتصادی اجتماعی فرهنگی، پروتکل منع مجازات اعدام.
    م.منصوری بروجنی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نمی‌دانم مستند آقای بروجنی در این تفسیر چیست. منشور را در فارسی معادل charter انگلیسی گرفته‌اند. در مقدمه‌ی‌اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، یکی از مبانی پذیرفته شدنِ حقوق سااسی انسان‌ها در "منشور ملل متحد" دانسته شده است:
      Whereas the peoples of the United Nation have in the Charter reaffirmed their faith in fundamental human rights, in the dignity and worth of the human person and in the equal rights of men and women and have determined to promote social progress and better standards of life in larger freedom
      متن منشور ملل متحد،مورد اشاره در بند فوق، را می‌توان در اینجا یافت
      http://www.un.org/en/documents/charter
      در نوشته‌های فارسی "منشور حقوق بشر" اشاره به لوح کوروش دارد.
      پ.ن. گمان می‌کنم کاوه گفته بود فحاشی به افراد دیگر را حذف می‌کند. شاید سرش شلوغ است.

      حذف