"به داروی خاصی حساسیت دارید؟"
میگوید که ندارد.
"سابقهی بیماریِ قـلبی یا قـند؟"
جواباش را مینویسد.
"سن؟"
"دویستوهفده."
"ببخشید... متوجه نشدم..."
"دویستوهفده سالام است: متولدِ هزار و هفتصد و هشتاد و هفتام."
یادداشت میکند، و سؤالهای بعدی را میپرسد.
میگوید که ندارد.
"سابقهی بیماریِ قـلبی یا قـند؟"
جواباش را مینویسد.
"سن؟"
"دویستوهفده."
"ببخشید... متوجه نشدم..."
"دویستوهفده سالام است: متولدِ هزار و هفتصد و هشتاد و هفتام."
یادداشت میکند، و سؤالهای بعدی را میپرسد.
۱۳۸۳.
--
به نظرِ من از نشانههای متمدن بودن این است که از ردهای از چیزها اظهارِ تعجب نکنیم—مشخصاً منظورم ویژگیهای ظاهریِ مردمانی است که از نزدیک نمیشناسیم. و به نظرم از نشانههای مهذب بودن این است که اصلاً حتی متعجب نشویم.
گویا هوراس گفته است (و اصلِ حرفاش را ندیدهام) که اینکه ازهیچ چیزی شگفتزده نشویم تقریباً تنها راهِ رسیدن به سعادت است.
گویا هوراس گفته است (و اصلِ حرفاش را ندیدهام) که اینکه ازهیچ چیزی شگفتزده نشویم تقریباً تنها راهِ رسیدن به سعادت است.
اتفاقا برعکس، به نظر من نشانه های مهذب بودن گاهی متعجب شدن هست.
پاسخحذفممنون بابتِ این یادآوریِ خوب، کاوه.
پاسخحذفعالي. مثال هم عالي بود. اين موضوع بيش از همه جا در رابطه پزشك و بيمار اهميت داره.
پاسخحذف!! (;
پاسخحذفای کاش یک وقتی دلیلِ عمیقترت را برای نظر دوم (در باب تهذیب) بگویی. بدیهی نیست برای من.
در خوانش دوم قیدهای جمله معنی را عوض کرد. حال برعکس با جمله ات ارتباط برقرار می کنم. آیا متن را تغییر داده ای یا من در بار اول بد خوانده ام؟
پاسخحذفناشناس اول
ناشناس دوم
پاسخحذفخوب است انسان ادبش را آشکار کند در این مورد هم چه اشکالی دارد این ادب خاص را آشکار کنیم (برخلاف عنوان موعظه).