۱۳۹۳ اسفند ۹, شنبه

"کِی عیبِ سرِ زلفِ بت از کاستن است؟"


بالاخره آرامشی آمد و خواب‌ام برد. بیدار که شدم این مصراع در سرم می‌چرخید. و چه مناسبِ حال بود. 

شاید بیست سال بود این شعر را نه خوانده بودم نه شنیده. انگار ناگهان عنصری پیامی فرستاده باشد (به لطفِ آقای نظامی‌عروضی).