مطمئن نیستم که نفرِ دومِ این
گفتوگو خودم بودهام یا کسی برایم تعریف کرده.
- احساسِ من این است که شما از
من بدتان میآید.
- حقیقت این است که، غیر از
مواقعی که با من صحبت میکنید یا دارم نامهای از شما به خودم را میخوانم، من
اصلاً به شما فکر نمیکنم.
از تاریخ:
پاسخحذف- فلانی گفته که تو از او بدت میآید.
- حقیقت این است که من اصلاً بهش فکر نمیکنم.
--طرف دوم گفتوگو کاوه لاجوردی بوده.
نام ِپست با توجه به اطلاعات ِ موجود در متن دقیق نیست:
پاسخحذف"وجود ِعلیالسویه" انگار کلاً (برای همه) علیالسویه است.
تردید کاوه اگر تجاهلالعارف نباشد، شاید تداعی گفتگوی زیر از فیلم مارمولک باشد:
پاسخحذف- حاج آقا شما در مورد من چی فکر می کنین؟ من آدم بدی هستم! من ریشامو با تیغ می زنم! شما در مورد من چی فکر می کنین؟
- من اصلا به تو فکر نمی کنم.
این وجود علی السویه نیست. شخص اول سوال نکرده که شخص دوم به اون فکر می کنه یا نه. در مورد "حس" شخص دوم برداشت خودش رو گفته. جواب این حرف یکی از سه حالت "من از شما خوشم میاد، من از شما بدم می آد، من نسبت به شما بی تفاوت هستم یا حس خاصی ندارم" فکر نکردن به یک نفر در غیر ایامی که باهاش رودررو می شی، مانع حس داشتن یا نداشتن آدم نیست. من به آقای سوپرمارکتی مون غیر از مواقعی که ازش خرید می کنم یا توی این کامنت مثال ش می زنم فکر نمی کنم، اما همون موقعی که می بینمش، یه بی تفاوتی مایل به خوشم آمدنی در خودم حس می کنم. خلاصه که اگر شخص دوم گفتگو شما بودید، you were being a mean smart ass :D
پاسخحذف