۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه
۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه
همکاری با ظالم: مقدمه
چند روز پیش یادِ چیزی افتادم
که در نوجوانی دربارهی ابوحنیفه خوانده بودم (در ضمائمِ ترجمهی آقای صادق آئینهوند
از المنقذِ ابوحامد غزّالی): اینکه خلیفهی عباسی به او پیشنهاد میکند
قاضی بشود و بوحنیفه میگوید تو حتی اگر بخواهی مسجدی بسازی و مرا به وارسیِ
آجرهایش بگماری قبول نخواهم کرد.
بعد یادِ این افتادم که جـِری کوئن را برای سخنرانی
دعوت کرده بودند دانشکده. یادم نیست موضوع دقیقاً چه بود؛ اما بهروشنی یادم هست که شروعِ
صحبتاش حملهی شدیدی بود به وزیرِ خارجهی وقتِ اسرائیل، که کمی پیش از روزِ سخنرانی
چیزی گفته بود دربارهی کشتگانِ فلسطینیِ آن روزها. در زمانِ پرسش و
پاسخ، کسی پرسید که حالا اگر کسی وزیرِ خارجهی اسرائیل باشد چه چیزِ دیگری میتواند
گفت غیر از همین که خانمِ وزیر گفته است—وزیر که نمیتواند در حالی که همچنان
وزیر است اقداماتِ دولتاش را تقبیح کند!
کوئن کمی ساکت ماند. دست در
موهای پرپشتاش کرد و باز تأملی کرد و گفت: کسی حق ندارد وزیرِ خارجهی اسرائیل
باشد.
***
در
موردِ حیثیتِ اخلاقیِ کمک به حکومتِ ظلم نظرِ پختهای ندارم. و البته که، دستکم در نگاهِ اول، همکاری با حکومتِ
ظلم درجاتی دارد: فرق هست بینِ اینکه من کارم این باشد که وسائطِ نقلیهی عمومیِ
تهران را کارآمدتر کنم، و اینکه کارم این باشد که نمادهایی برای تعبیه در خیابانها طراحی کنم با هدفِ افزایشِ علاقهی شهروندان به خاندانِ سلطنت.
شاید حتی بر من واجب باشد
که بروم و در آشپزخانهی ضحاک کار کنم اگر که میتوانم هر روز جانِ یک نفر را نجات
بدهم. اما نمیشود انکار کرد که ایدهی کوئن و منشِ ابوحنیفه شدیداً جذاب است، دستکم
در نگاهِ اول. بیایید موضوع را کمی عمیقتر بررسی کنیم.
۱۳۹۱ اسفند ۱, سهشنبه
"معیار آزادی حفظ و حراست از استعدادهای بعد روحانی انسان است"
وبگاهی که خود را "پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و
المسلمین دکتر خسروپناه" میخوانـَد و گمان میکنم که بشود آن را وبگاهِ
رسمیِ رئیسِ مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران قلمداد کرد اخیراً گزارشی از
صحبتهای آقای دکتر خسروپناه در دورِ چهارمِ نشستِ دینیِ مرکز گفتگوی ادیان و تمدنها با کلیسای کاتولیکِ اتریش را منتشر کرده است؛ پیشنهاد میکنم با دقت
بخوانید و در نحوهی بیان و استدلالِ ایشان تأمل کنید. ذیلاً چند جمله از این
گزارش را نقل میکنم. (البته، چنانکه پیشتر
هم در مطلبی دربارهی ایشان تذکر داده بودم، ممکن است که بعضی اشکالاتِ احتمالیِ
چیزهایی که نقل میکنم ناشی از اشتباهاتِ خبرگزاریای باشد که گزارشِ اولیه
را تهیه کرده است.)
وی ادامه داد:
انسان آزاد است بیندیشد اما آزادی ندارد که در مورد هر چیز بیندیشد و اینکه در اسلام گفته میشود در مورد خدا تفکر نکنید، به این دلیل است که انسان محدود است و موجود محدود نمیتواند موجود نامحدود را
درک
کند اما آزادی فکر از نظر حقوقی و اخلاقی حدی ندارد.
[...]
حجت الاسلام و
المسلمین خسرو پناه در بیان علت اینکه آزادی عقیده مطلق نیست اما آزادی تفکر مطلق است بیان داشت: این به این علت است که ممکن است
عقیده
مدلل و زاییده استدلال نباشد، بنابراین آزادی عقیده بر
اساس اصل انسان شناسی حدی دارد و حد آن با منطق مشخص میشود.
[...]
وی افزود:
بنابراین اگر قرار باشد قوانین حقوقی با ارزشهای اخلاقی تدوین شود، باید این محدودیت لحاظ شود و در منشور حقوق بشر هم آزادی بیان را مشروط به آسیب نزدن به اخلاق جامعه کردهاند.
[...]
آخرین جملهای که نقل کردم چندان برایم روشن نیست. مشخصاً برایم روشن نیست که
این منشور که از آن صحبت کردهاند چیست (فارغ از اینکه اصولاً در بحثی دینی-عقلی منشور
چه جایگاهی میتواند داشته باشد). اینکه آزادیِ بیان مشروط باشد به "آسیب
نزدن به اخلاق جامعه" به نظرِ من بهشدت با روحِ اعلامیهی جهانیِ حقوقِ بشر در تعارض است—علیالخصوص با مادههای ۱۸ و ۱۹. و البته مستقل از
نظرم دربارهی روح و تعارض، شخصاً یک بارِ
دیگر متنِ انگلیسیِ
اعلامیه و ترجمهی
فارسیاش را خواندم و چنان چیزی نیافتم.
بدیهی است که من در اینجا نمیخواهم
دربارهی نسبتِ اسلام و آزادی بحث کنم. حرفام این است که قاعدتاً این منشور
که از آن صحبت کردهاند نمیتواند اعلامیهی جهانیِ حقوقِ بشر باشد و تقریباً روشن است که اعلامیهی اسلامیِ حقوقِ بشر هم نمیتواند باشد (از جمله چون چنین چیزی در آن اعلامیه هم نیست)؛ کاش معلوم
کرده بودند منظورشان از منشور
حقوق بشر چیست.
۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه
کمی بعد از "ذوقزدگی نشریات زنجیرهای-اجارهای"
شاید در ده سالِ گذشته کمتر از بیست روز
بوده باشد که شمارهی آن روزِ کیهان را (یا دستکم صفحههای اخبارِ داخلیاش را)
نخوانده باشم. بخشی از انگیزهام نتیجهی توجه به این نکته بوده: در این
حرفْ حقیقتی هست که یک راهِ خبردارشدن از آنچه اتفاق خواهد افتاد این است
که کیهان بخوانیم. تصور میکنم که، از دیدی حرفهای، این حسنِ هر روزنامهای است
که با منابعی در ارتباط باشد که در دسترسِ دیگران (و در دسترسِ روزنامههای دیگر)
نیست. اینکه حکومتِ جمهوری اسلامی لطفِ ویژهای به کیهان دارد ممکن است ما را به این
نتیجه برساند یا نرساند که بر خیلی از رسانههای دیگر ظلمی میرود؛ به هر حال، تا
جایی که به خبر و پیشبینی و تحلیل مربوط میشود، به نظرِ من ارتباط با منابعِ قدرت برای هر رسانهای مزیتِ بزرگی است.
چیزهای دیگری هم هست: اینکه، در بینِ
روزنامههای ایرانیای که میشناسم، وبسایتِ کیهان
از همه خوشخوانتر است، اینکه ظاهراً خبرنگارانِ متعدد در ایران دارد، و از این
قبیل. هر وقت هم که نسخهی چاپیاش را میخوانم میبینم که قطعِ روزنامه و اندازهی
حروفاش و کماستفادهکردناش از رنگ را دوست دارم. کمتر پیش میآید که با موضعِ
کیهان همسو باشم؛ اما بسیاری اوقات (گرچه نه همیشه)
منطقِ درونیاش را—مخصوصاً در موردِ سرمقالههای ناظر به امورِ داخلی—درک میکنم
و حتی گاهی قوتِ استدلالهای آقای حسین شریعتمداری را تحسین میکنم. خلاصه اینکه
به نظرِ من تا جایی که به ملاحظاتِ صرفِ رسانهای مربوط میشود، کیهان از بهترین
روزنامههای ایرانی است. و البته اخلاق جای دیگر نشیند.
اما تیترِ یکِ کیهان در شمارهی پنجشنبه نوزدهمِ بهمن مرا مبهوت کرد: "پرواز جنگندههای سوریه بر فراز تلآویو اسرائیل
را به لرزه درآورد". بخشِ ابتداییِ خبرِ کیهان این است:
جنگنده هاي سوري با پرواز در ارتفاع پايين در حيفا و تل آويو اعلاميه
هايي بر فراز اين دو شهر پخش كردند و به مقامات اين رژيم هشدار دادند.
به گزارش خبرگزاري ها به نقل از سايت سوري «دام پرس»، در پاسخ به حمله هفته گذشته جنگنده هاي اسرائيلي به يك مركز تحقيقات سوريه در حومه دمشق، جنگنده هاي سوري بر فراز حيفا و تل آويو به پرواز درآمدند و اعلاميه هايي پخش كردند. به گفته منابع مطلع، اين پرواز جنگنده ها سران اسرائيل را به شدت به وحشت انداخته است. كانال 10 اسرائيل با تاييد اين خبر اعلام كرد، بر روي اين اعلاميه ها نوشته شده، ما هر وقت كه بخواهيم مي توانيم پاسخ دهيم ولي زمان و مكان آن را خودمان انتخاب خواهيم كرد، با درود به كركس هاي سوري.
پدافند هوايي رژيم صهيونيستي نتوانستند اين هواپيماها را سرنگون كنند چرا كه شبيه به جنگنده هاي اسرائيلي بودند. اين حركت غافلگيركننده مقامات صهيونيستي را در بهت فرو برده است. هنوز مقامات اسرائيلي به اين خبر واكنشي نشان نداده اند.
حركت شجاعانه جنگنده هاي سوري نشان داد كه رژيم صهيونيستي به رغم تبليغات فراوان بسيار پوشالي است و گنبد آهنين هم كارايي لازم را براي مقابله با حملات خارجي ندارد.
پرواز غيرمنتظره جنگنده هاي سوريه بر فراز تل آويو نشان دهنده توان هوايي ارتش سوريه است و به اين معني است كه دمشق هر آن بخواهد مي تواند حمله اخير تجاوزكارانه اسرائيل را پاسخ دهد.
همان طور كه در اعلاميه ارتش سوريه آمده، دمشق گفته است كه در زمان مناسب اين حمله را تلافي خواهد كرد.
به گزارش خبرگزاري ها به نقل از سايت سوري «دام پرس»، در پاسخ به حمله هفته گذشته جنگنده هاي اسرائيلي به يك مركز تحقيقات سوريه در حومه دمشق، جنگنده هاي سوري بر فراز حيفا و تل آويو به پرواز درآمدند و اعلاميه هايي پخش كردند. به گفته منابع مطلع، اين پرواز جنگنده ها سران اسرائيل را به شدت به وحشت انداخته است. كانال 10 اسرائيل با تاييد اين خبر اعلام كرد، بر روي اين اعلاميه ها نوشته شده، ما هر وقت كه بخواهيم مي توانيم پاسخ دهيم ولي زمان و مكان آن را خودمان انتخاب خواهيم كرد، با درود به كركس هاي سوري.
پدافند هوايي رژيم صهيونيستي نتوانستند اين هواپيماها را سرنگون كنند چرا كه شبيه به جنگنده هاي اسرائيلي بودند. اين حركت غافلگيركننده مقامات صهيونيستي را در بهت فرو برده است. هنوز مقامات اسرائيلي به اين خبر واكنشي نشان نداده اند.
حركت شجاعانه جنگنده هاي سوري نشان داد كه رژيم صهيونيستي به رغم تبليغات فراوان بسيار پوشالي است و گنبد آهنين هم كارايي لازم را براي مقابله با حملات خارجي ندارد.
پرواز غيرمنتظره جنگنده هاي سوريه بر فراز تل آويو نشان دهنده توان هوايي ارتش سوريه است و به اين معني است كه دمشق هر آن بخواهد مي تواند حمله اخير تجاوزكارانه اسرائيل را پاسخ دهد.
همان طور كه در اعلاميه ارتش سوريه آمده، دمشق گفته است كه در زمان مناسب اين حمله را تلافي خواهد كرد.
خبر را در جای معتبرِ دیگری پیدا نکردم، و گویا صدا
و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم چندان به آن نپرداخته است. مسؤولانِ محترمِ کیهان
باید توجه میکردند که اگر چنین چیزی اتفاق افتاده بود (و "کانال 10
اسرائیل" هم تأییدش کرده بود) این خبر قاعدتاً بسیار پرسروصدا میشد و رسانههای
مهم—حتی رسانههای استکباری—بهسرعت به آن میپرداختند. به نظرِ من عجیب است که
روزنامهای حرفهای، آن هم در موردِ تیترِ اصلیِ صفحهی اولاش، اینقدر بیمبالات
باشد. (متنِ
خبرگزاری فارس در موردِ این بهاصطلاح خبرْ محتاطانهتر رفتار کرده بود.) از
شوخیِ روزگار، خودِ کیهان یک روز پیش از این اقدامِ غریب مطلبی منتشر کرده بود و
بعضی روزنامههای اصلاحطلب را مسخره کرده بود که "پس از ديدن نامه فرضي!
منتسب به كلينتون، ذوق زده شده و بلافاصله تيتر و خبر آن را در صفحه اول خود قرار
دادند."
قصد ندارم به تحلیلِ روانیِ کسی یا گروهی
بپردازم. به نظرم چیزی که روشن است این است که کیهان باید از خوانندگاناش
عذرخواهی کند و به آنان توضیح بدهد—در شمارهی امروز که چنین نکرده است.
۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه
طلا خراب نمیشود
خیلی کم رمان خواندهام، و
طبیعی است که از خیلی از نویسندگانِ مشهور/مهم چیزی نخوانده باشم. این البته باعث
میشود که در این حیطه هم شخصِ بیفرهنگی باشم؛ اما این خوبی را دارد که هنوز رمانهای
خیلی خوبِ زیادی هست که نخواندهام، و هر از چندی لذتِ غریبی نصیبام میشود. کمخواندهبودن
مزایایی
دارد.
از آیریس مِرداک هیچ نخوانده بودم.
اخیراً که متعهد شده بودم در جمعی (غیررسمی) بحث در موردِ مقالهای از فیلیپا فوت را هدایت کنم و
میخواستم که در ابتدای جلسه کمی از خودِ فوت بگویم فهمیدم که مرداک
سالها دوستِ نزدیکِ او بوده است. خواندنِ پشتِ جلدِ نسخهای از یک سرِ قطعشده باعث
شد فوراً بخرماش (از شهر کتابِ کامرانیه). جلوی خودم را گرفتم که یکنفس نخوانماش.
یک جا پالمر به مارتین میگوید
که بهدرآمدن از عشق عمدتاً فراموشکردنِ این است که کسی چه دلفریب بوده است.
(چند صفحهی بعد هم میخوانیم که
مارتین همان جمله را با حذفِ قید و حذفِ تأکید به انتونیا میگوید.) حالا میشد این
جمله را اولین بار در جایی—مثلاً در مجموعهای از کلماتِ قصار—خوانده بود؛ اما دلانگیز است
خواندناش در متنِ داستان.