و اصلاً فرض کنیم کورشِ
هخامنشیْ بزرگ بوده است و مدرن و دمکرات و طرفدارِ حقوقِ بشر. بعد از فتحوحاتِ مسلمین
و مغولان و متفقین، ما ساکنانِ ایران را چه نسبتی با او؟
۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه
۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه
موعظه: در آدابِ غمخواری
نمیدانم: شاید این را قبلاً
هم گفته باشم. به هر حال، به نظرم غمخواری را آدابی هست، یکی اینکه وقتی کسی دارد
برایم ماجرای ناخوشایندی را تعریف میکند که بر او گذشته، خیلی بد است که بگویم
"ای وای، چطور چنین کاری کردی؟"، یا—بدتر—بگویم "دیدی گفته بودم که
اینطور خواهد شد؟"
دودیگر اینکه هر قدر هم ماجرا
بد بوده باشد و هر قدر هم کسی که دارد برایم تعریف میکند عزیز باشد، اینجا جای
این نیست که من بیتابی کنم. دستکم تا مدتی جای این نیست. من باید گوش
کنم.
سهدیگر اینکه به نظرم سخت
ناپسند است که داستانِ تلخاش—شرحِ رنجاش—که تمام شد بگویم که باید خوشحال باشد که
بدتر از این اتفاق نیفتاده است (یا بگویم: خیالام راحت شد، چرا که در شروعِ
داستاناش چیزِ بدتری را تصور کرده بودم). ظاهراً امرِ واقع این است که، در این
عالمِ کون و فساد، هر وضعیتی که بگیرید وضعیتِ بدتری هم قابلِ تصور است؛ خب، که
چه؟ خوشحال باشد که بدتر از این نشده است؟ او دارد میگوید که در تعب است
که استطاعتِ پایپوشی ندارد، و من بگویم "خوشحال باش: کسانی هستند که پای
ندارند"؟ او میگوید که آن آقا کارِ مهوعی کرده، و من بگویم که باید خوشحال
باشد که آقای محترم به او تجاوز نکرده؟
کاش دیروز کمی پختهتر رفتار
کرده بودم.
۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه
"جان باخت و ترور شد": شمارهی اخیرِ نشریهای علمی-پژوهشی
جاویدان خرد: فصلنامه
علمی-پژوهشی در حکمت، سال
هشتم، شماره سوم دوره جدید، تابستان ۱۳۹۰، شماره مسلسل ۱۹.
علمی-پژوهشی بودنِ نشریه از
جمله به این معنا است که چاپِ مقاله در آن میتواند باعثِ ارتقاءِ رتبهی علمیِ
نویسندگانِ مقاله بشود. این نشریات نوعاً دیرتر از زمانِ موعود منتشر میشوند:
کارِ داوری و اصلاحْ سخت و وقتگیر است. بنابراین عجیب نیست که شمارهای که تاریخاش
تابستانِ ۱۳۹۰ است اخیراً (پاییزِ ۱۳۹۱) منتشر شده باشد. اما چیزی که شاید عجیب
باشد این است که مقالاتِ این شماره همگی جدیدند:
-
حسن پناهی آزاد، "نسبت نفس و ادراک در حکمت
صدرایی". تاریخِ دریافت فروردینِ ۱۳۹۱، تاریخِ پذیرشِ نهایی تیرِ ۱۳۹۱.
-
عبدالحسین خسروپناه، "الگوی حِکمی-اجتهادی علوم انسانی". تاریخِ
دریافت بهمنِ ۱۳۹۰، تاریخِ پذیرشِ نهایی خردادِ ۱۳۹۱.
-
مهدی فدایی مهربانی، "تفسیر فلسفی حقیقت شب قدر بر مبنای جهانشناسی و
زمانشناسی حکمای الهی معاصر شیعه". تاریخِ دریافت اردیبهشتِ ۱۳۹۱، تاریخِ
پذیرشِ نهایی تیرِ ۱۳۹۱.
-
عبداله محمدی، "هویت تعلقی نفس و آثار آن در حکمت متعالیه". تاریخِ
دریافت اسفندِ ۱۳۹۰، تاریخِ پذیرشِ نهایی تیرِ ۱۳۹۱.
-
حمیدرضا ورکشی و حمیدرضا رضانیا، "تبیین ارزش شناخت صدرایی با نقد دیدگاه
دیوید هیوم". تاریخِ دریافت فروردینِ ۱۳۹۱، تاریخِ پذیرشِ نهایی تیرِ ۱۳۹۱.
-
مهدی عبداللّهی، "فلسفهٔ فلسفه دین" [به انگلیسی]. تاریخِ دریافت
اسفند ۱۳۹۰، تاریخِ پذیرش مردادِ ۱۳۹۱.
-
سیداحمد غفاری قرهباغ، "بررسی و نقد جایگاه معقول اول و معقول ثانی
فلسفی در حکمت متعالیه" [به انگلیسی]. تاریخِ دریافت بهمن ۱۳۹۰، تاریخِ پذیرش
تیرِ ۱۳۹۱.
این قاعدتاً یعنی که داوران و
ویراستاران و ناشرِ این نشریهی علمی-پژوهشی آنقدر کارآمدند که نه فقط مقالهای
که پیش از سالِ نود پذیرفته شده باشد در نوبتِ انتشار ندارند، بلکه مقالهها را
چهار-پنجماهه نهایی میکنند و مقالههای پذیرفتهشدهی امسال را در شمارهی
تابستانِ پارسال منتشر میکنند.
چند نکتهی دیگر. یکی اینکه
جنابِ آقای دکتر خسروپناه که نویسندهی یکی از مقالاتِ این شمارهاند مدیرِ مسؤولِ
همین نشریه هم هستند. این نشان میدهد که ایشان بهراستی در قید و بندِ عرفِ
آکادمیکِ غرب نیستند، عرفی که مطابقِ آن، کسی در مجلهی پژوهشیی تحتِ
نظارتِ خودش مقاله چاپ نمیکند. در غرب چنین نمیکنند حتی اگر، چنان که دستکم در نشریاتِ فلسفیِ
جهانِ انگلیسیزبان مرسوم است، داورانِ مجله در زمانِ تصمیمگیری ندانند که نویسندهی مقاله کیست.
دوم اینکه از بینِ این هشت
نویسنده، محلِ کارِ چهار نفر ذکر شده است، که سه نفرشان (آقایان پناهی
آزاد، خسروپناه، عبداللّهی) در مؤسسهی واحدی اشتغال دارند: این افراد عضوِ هیأتِ
علمیِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیاند.
سوم، بخشهایی از مقالهی
علمی-پژوهشیِ آقای خسروپناه:
پروفسور سید محمدنقیب
العطاس با وجود تأسیس مؤسسه ایستاک در مالزی به انزوا کشیدهشد و دکتر اسماعیل
فاروقی با وجود تشکیل مؤسسه بینالمللی اندیشه اسلامی در آمریکا، جان باخت و ترور
شد. (ص. ۳۰.)
شایان ذکر است که در استفاده از پیشفرضهای
ابزاری و بهکارگیری ریاضیات نباید فقط به توابع بهکار رفته در علوم طبیعی بسنده
کرد. انسان، موجود مختاری است که در طول اراده الهی به فعالیتهای رفتاری و
اجتماعی میپردازد. پس معادله: y=f(x)
که تنها y، بیانگر متغیر تابع و f، بیانگر ضابطه تابع و x،
بیانگر متغیر مستقل است؛ برای تبیین رفتارها و فعالیتهای اجتماعی انسان کفایت نمیکند.
انسانشناسی به معادله جدیدی نیاز دارد و علاوه بر دو مؤلفه x و y به
دو مؤلفه دیگر یعنی z و e نیاز دارد. x
بیانگر حق تعالی و y
بیانگر انسان و اراده انسان و z
بیانگر محدودیتهای جامعه و طبیعت و e
بیانگر هدف است. (صص. ۵۶-۵۵.)
حاصل سخن آنکه: نظریههای علوم انسانی،
متوقف بر مشاهده همراه با پارادایم و پیشفرضهای خاصی است و به صرف مشاهده، نظریهها
شکل نمیگیرند. (ص. ۵۸.)
چهارم،
از مقالهی آقایان ورکشی و رضانیا:
هیوم
شکاکیتی را پذیرفت که امکان کشف و فهم حقیقت، شناخت جهان، احکام جزمی مابعدالطبیعه
عقلگرایان و نیز امور ماوراءالطبیعه متداول را واژگون میکند (Hume. 1995: 151-153).
در نقد این ادعا باید گفت: این مدعای هیوم
به دو صورت خودمتناقض است؛
۱- هیوم از آن جهت که شکاک است نمیتواند
مدعای خود را بهصورت یک امر یقینی مطرح کند. زیرا که وی در صدد نفی معرفت یقینی
در قضایای ترکیبی است، و مدعای خود را بهصورت یک گزاره یادشده بیان میکند. اکنون
این گزاره گزارهای خودمتناقض خواهد بود. چرا که اگر این گزاره معرفتی یقینی
باشد، مدعای هیوم را نقض میکند، و اگر این گزاره نادرست باشد مشکل هیوم همچنان
باقی است. [...] (صص. ۱۲۳-۱۲۲.)
غیر
از مراجعِ عربی و فارسی، این مقاله چهار مرجعِ انگلیسی دارد، که یکیاش یکی از چاپهای
یک کتابِ لغت برای زبانآموزان است.
پنجم،
از مقالهی آقای عبداللّهی:
According to what was mentioned, philosophy of religion is one of the
philosophy of. Philosopher of religion with the tendency to a special
philosophical school, philosophizes on the concepts, claims and religious
practices, although most of the problems in philosophy of religion is refer to
the epistemic aspects and beliefs of religious traditions. (p. 25.)
ششم، اولین
جملهی مقالهی آقای غفاری قرهباغ:
It seems that the recognizing the principle in reality, can brings
surprising results in philosophy and even cause to establishing the new
philosophical school. (p. 31.)
البته
شاید لازم باشد بگویم که در شناسنامهی این شمارهی نشریه آمده است:
"ویراستار بخش انگلیسی: دکتر [...]".