شخصاً با این مخالفام که
استخدامِ کسی یا پذیرشاش چونان دانشجو تابعی از اعتقاداتِ سیاسی و دینیاش باشد—شخصاً
با چیزی که به "گزینش" مشهور است مخالفام، و حتی به نظرم اخلاقاً (و
بلکه قانوناً هم) شبههناک است. متأسفام که به نظر میرسد که امرِ گزینش که در
دورانِ مدیریتِ اجراییِ آقای خاتمی آسانگیرانهتر شده بود در دورانِ آقای احمدینژاد
کموبیش به همان سبک و سیاقِ دورانِ نخستوزیریِ آقای موسوی بازگشته است.
متذکر هستم که، معالاسف، اینطور
نیست که همه بتوانند در موردِ گزینش طوری رفتار کنند که عزتِ نفسشان آسیب نبیند—مثلاً
اینطور نیست که همیشه کارفرما شدیداً به خودِ من احتیاج داشته باشد و جایگزینِ
سربهراهتری برایم نداشته باشد. میفهمم که کار یا تحصیل میتواند بسیار مهم باشد و
هزینهی محرومشدن از اینها زیاد باشد.
اما مکرراً دیدهام که کسانی
برای شرکت در مصاحبهی گزینشْ ظاهرشان را تغییر دادهاند (مثلاً ریش گذاشتهاند یا
چادر پوشیدهاند)، و بعد ابرازِ
خوشحالی کردهاند که گزینشگران را فریفتهاند. گمان نمیکنم گزینشگری به این
سادگی گول خورده باشد. اگر برای حکومت جداً مهم باشد که ظاهرِ کارمند یا دانشجویش چگونه
باشد، بعید است که به همان جلسهی گزینش و روزهای معدودِ اطرافاش اکتفا کند. به
نظرِ من کاری که این جلسه با منِ تغییرِ-ظاهر-داده میکند این است که به من—که احتمالاً از ظاهرِ معمولام خبر دارد—بگوید:
ببین، برای اینکه از کار یا تحصیل باز نمانی ناچاری جوری باشی که من میگویم. برای
اینکه زندگیات را طوری ادامه دهی که میخواهی، باید هر وقت که من میخواهم هر طور
که من میخواهم باشی. تو هم، چنان که خودت هم با این ریش یا چادر میبینی، چارهای
جز اطاعت نداری. حالا برو فعلاً به کار یا تحصیلات برس.
کسی که ظاهرش را تغییر میدهد
تا در گزینش رد نشود کارِ ناخوشایندِ بیحاصلی کرده است. اولاً—ببخشایید که
تکرار میکنم—اگر برای دستگاهی که دارد گزینشاش میکند ظاهر واقعاً مهم باشد، در
این صورت اکتفا نخواهد کرد به بررسیِ اینکه در روزِ گزینش چه شکلی بوده است. و
ثانیاً گزینششونده با عوضکردنِ ظاهرش خودش را شدیداً و به طرزِ غیرلازمی زیرِ
سلطهی گزینشگر قرار داده است.
ناخوشیاند آره. ولی چرا مضر؟ چرا غیرلازم؟
پاسخحذفبعد از کلی وقت دنبال کار گشتن، کاری پیدا کرده که اگر در گزینش رد نشود، بالاخره میتواند شبها گرسنه نخوابد و عزت نفسش را نزد خانواده حفظ کند.
آسیب دیدن عزت نفس و زیر سلطه بودن خیلی وقتها از روی ریا نیست. از روی اجبار است.
سعی کردهام بگویم که این را میفهمم که کسی در گزینش شرکت کند. چیزی که تصور میکنم برای عزت نفس مضرّ است (بدون اینکه فایدهای برای قبولی در گزینش داشته باشد) این است که ظاهرمان را *در روز مصاحبه* عوض کنیم.
حذف"دوران ریاست جمهوری آقای خامنه ای (نخست وزیری آقای موسوی)"
پاسخحذفخرابی از حد گذشته اخوی
پاسخحذفاینو آیدین میگفت
سمفومنی مردگان رو خوندی؟
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفدر سال شصتوهشت قانون اساسی جمهوری اسلامی تغییر کرد و پست نخستوزیری حذف شد--آقایان خاتمی و احمدینژاد نخستوزیر نداشتهاند و رسماً و عملاً رئیش قوهی مجریه بودهاند. در زمان ریاستجمهوری آیتالله خامنهای، نخستوزیر (آقای موسوی) عملاً رئیس قوهی مجریه بود و ریاستجمهوری مقامی تشریفاتی بود.
حذفkamelan movafegham.hamin taghirate zaheran kuchik ke az nazare baazi be ezate nafs komak mikone chun baese daryafte shoghl shode baaes shode ke baazi az maha inghadr taaghir konim kedige khodemun ham nadunim ki hastim!!!hata agar kharabi az in had gozashte bashe hamin nokate kuchik kheili chizharo avaz mikone masalan inke in azadi ra be khodemun bedim ke khodemun bashim.... va ba in ghesmat ke ba intaghirate kuchik fagghat khodemun ra gul mizanim va shoghl ra ham behemun nemidehand kamelan movafegham ..
پاسخحذف1. گزینش مثل بقیهی امور اداری و کشوری یکدست و هماهنگ نیست. حساسیتِ سازمانها و وزارتخانههای مختلف، بافت و سنتها و عرفهای دستگاههای اداری مختلف، سلطهی نحلههای منختلف امنیتی با رویکردهای متفاوت (و بعضاً متضاد) بر حراستها و گزینشها و نهایتاً تفاوتهای فردی مجریان از حمله عوامل این ناهماهنگی است.
پاسخحذف2. به سببِ همین ناهماهنگی، توقعاتِ گزینشگران از داوطلبان تفاوتهای فاحشی دارد. در این زمینه پژوهشی وجود ندارد اما شواهد موردی من خلاف نظر کاوه در مورد بیحاصلی تغییر ظاهراست. بخصوص جاهایی که حساسیت امنیتی دستگاه اداری بالا نباشد. مبنای بسیاری از تعاملات نطام مقدس با شهروندان "روکمکنی" است. تجربههای متعدد نشان داده که اگر از روز اول بخواهی مثلاً با صورتِ دو تیغه و ادکلن زده "روداری" کنی، "توی پوزت میزنند."
3. کاوه لابد خیال میکند اگر داوطلب روز گزینش به سلطه تن ندهد از مناسبات سلطه جسته است. آیا گزینش یک بار برای همیشه افراد را تأیید میکند و سلطه در آن جلسه پایان مییابد؟ سرنوشت "امید امام و امت" و خواص بی بصیرت" جلو چشم ماست.
4. در مورد ناخوشایند بودن تغییر ظاهر حرفی نمیزنم چون اولاً امری سلیقهای است و ثانیاً ما را از حیطهی قابل انتشار بیرون میبرد. ولی بد نیست کاوه در مورد سازگاری و انسجام دستگاه ناخوشایندیهایش تأمل بیشتری کند.
5. این پست به طرز بسیار ناخوشایندی و نالازمی تعریضی دارد به کسی و نوشابهای باز میکند برای دیگری و تناقضی بین این دو شخص مییابد. با اینکه به هیچیک از این دو ارادتی ندارم، فکر میکنم چه خوب است ادم یادش باشد که "در تناقض هشت وحدت شرط دان."
ضمن اینکه برای ارزیابی گزینش در دوران آن سیّدِ خندان کریستیندیورپوش بد نیست، مثلاً و فقط مثلاً، نگاهی هم به وزارتخانههای آموزش و پرورش و بازرگانی بیاندازیم که بر اصحابشان چه رفت و چه کسانی وزیر بودند و آن وزیران اکنون چه میکنند.
6. در ماه مبارک رمضان کاوه کلام مولیالموحدین را اساس استدلال ساخت. من هم برای اینکه از این تبّرک بیبهره نمانم، در روز عید فطر [به روایتِ آن آیاتِ دیگر] با اسناد به کلام مولایِ مولیالموحدین امر به معروف می کنم که "ولاتقف ما لیس لک به علم."
1-شما فقط می خواستتید به میرحسین بتازید؟
پاسخحذف2-همچنان این سوال بی جواب است که شما چکونه بدون گزینش در هیئت حاکمه اقتدارکرا مشغول کار هستید؟ مگر نه اینکه شما بله قربان کوی جناب وحید دستجردی و ...مال جناب ممد جواد لاریجانی می باشید؟
3-خبرها در مورد آدم فروشی ات زیاد است جناب فیل سوف! امیدوارم که به همین زودی ها پرده برافتد!
4-روی بلاگت به بالاترین شخص مملکت توهین می کنی یا می کنند اما دریغ از حذ پست نامربوط! لعنت بر کسی که با صورت تیغ زده سرکارمی رود اما شب در حسینیه... کنار اغیار افطار نمادین باز می کند!
این ناشناس(که فردی شجاع و منطقی هست)تلقی جالبی از ...مالی دارد.این پست را ندیده؟
حذفhttp://kaavelajevardi.blogspot.ch/2012/07/blog-post_10.html
دوست عزیز! این پست کجایش جسارت دارد؟ ایشان حتی جرات نکرده اسم یک زندانی سیاسی را ببرد! مثل ملاها فقط آسمون به ریسمون بافته که یک امر بدیهی(وجود زندانی سیاسی) را ثابت فرماید! بهتر است این پست ایشان را کنار حمایتش از شرکت در انتخابات فرمایشی بگذارید! آن وقت می توانید تحلیل دقیقتری داشته باشید!
پاسخحذفجناب لاجوردی مثل اکثر قریب به اتفاق روشنفکر نمایان ما اصلا جامعه خود را نمی شناسند که بخواهد نسخه ای برایش بپیچد. محل کار و سکونت ایشان هیچ قرابتی با مردم میانه تهران ندارد.او تا زمانی که جیره خور خواص است و با رانت حکومتی که به آن رای می دهد شب و روز می گذراند نباید برای چادر به سر کردن یا ریش گذاشتن درماندگان تعیین تکلیف کند!
راستی چرا همه منور الفکرهای مقیم آی پی ام یکجوری به نظام حاکمه وصلند و جایی برای آزاد اندیشانی که به زور بازنشست شده اند نیست؟ مثلا چطور است استاد واله یامحمد سعید حنایی کاشانی از گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی و مرتضی مردیها از گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی اخراج می شوند و آی پی ام هنوز گل و بلبل است ؟ راستی هوای نیاوران لپهای دکتر کاوه را سرخ می کند یا شرم حضور در منزلی که غصبی است؟
من چند سوال از جناب ناشناس دارم و آن اینکه:
حذف1-ارتباط انتقادات و اتهامات شما به محتوای این پست نویسنده چیست؟ به لحاظ منطقی چگونه با دانستن اینکه به فرض نویسنده جیره خور، اطلاعاتی، بدون قرابتبا مردم میانه شهر تهران و... است محتوای این پست یا سایر پستها به دردنخور، کاذب یا هرچه که در پی نشان دادن آن هستید می شود؟
2-چرا فکر میکنید ایشان دارد برای کسی تعیین تکلیف میکند؟ آیا واقعن می خواهید بگویید نوشتن چند کلام در یک وبلاگ معنی اش تعیین تکلیف کردن است؟
3-به نظر شما برای نوشتن چنین متنی یا متنهای مشابه در این وبلاگ بایستی "جامعه خود را شناخت" و در غیر این صورت چنین حقی برای فرد وجود ندارد؟ به نظر شما چه صلاحیتهایی برای نوشتن یک وبلاگ بایستی احراز شود؟
4- من از شما در صورت امکان یک جواب واضح و قابل فهم برای این سوال خودم می خواهم.(ببخشید اما سوالی است که مدتی ست برایم پیش آمده) واقعن هدف شما که این وبلاگ را می خوانید و بعد چنین کامنتی پای آن می گذارید چیست؟ روشن کرن خوانندگان از خطری که در کمین آنهاست؟ زنده کردن یاد روشن فکران واقعی؟ شناسایی جیره خوران حکومت؟ تعیین دلیل گل و بلبل بودن آی پی ام؟ بدون هیچ گونه شوخی یا قصد جسارت، من متوجه خیل عظیم کامنتهای با محتوای مشابه پای پستهای این وبلاگ نمی شوم...
با احترام نسبت به جناب ناشناس
آقای لاجوردی! شما این شق را که "اگر برای دستگاهی که دارد گزینشاش میکند ظاهر واقعاً مهم باشد..." بررسی کردهاید ولی این شق را که "اگر برای آن دستگاه ظاهر آنقدرها مهم نباشد جز در روز گزینش" بررسی نکرده اید... اکثر سازمانها،ادارات و دانشگاه های خاص به دلایل گوناگون در خودِ "روز گزینش" حساسیت قابل توجهی نشان میدهند و در سایر اوقات به هیچ وجه آن حساسیت را بر ظاهر کارمندان یا دانشجویان خود ندارند. (از نمونه هایی که دیدهام مثال بیاورم؟) در این صورت از آنجا که این ریا کردن برای موفقیت در گزینش ضروری است، و بر خلاف فرض شما به دلیل نبود حساسیت بعدی بی حاصل هم نیست، نمی توان از عبارت "مضر" برای توصیف آن استفاده کرد.
پاسخحذفمساله دوم آنکه به نظرم مسایل اقتصادی (آنچه در کامنت اول این پست آمده)، بسیار حیاتیتر و فوری تر از آن هستند که چنین تحلیلهای ریزی از "عزت نفس" در مورد آنها بتواند مساله اخلاقی قابل اهمیتی را نشان دهد. شهود اخلاقی من چنین رفتاری را مشابه اندکی مودبتر حرف زدن در حضور رییس اداره، استاد یا پدر و مادر نسبت به جمعِ دوستانه، به ضرورت موقعیت ناگزیر پیش آمده و شرایط عرفیِ حاکم بر این گزینشها می داند، نه چیزی بیشتر...
dar ghesmate "zamane ryasat jomhurie aghaye khatami " ba martike movafegham ....tuye doran riasat jomhuri va nakhost vazirie in se nafar taghirie ziadi tuye mosahebe nemibinam ....zamnane aghaye kjhatami ham ede besiari be dalayele gheire manteghi dar mosahebe rad shodan va khode man 2 bar dar daneshgah va 2 bar baraye vorud be kar mosahebeye aghidati siasi shodam ....
پاسخحذفdarmorede nashenas bayad begam man nemifahmam moshkele in adam chie ...inja webloge shakhsie yek nafare ke nazaratesh ra minevise va agar dar mavaredi ehtyat ra roayat mikone ke matlab ghabele enteshar bashe hich dalil va madraki baraye jasus budane in adam nist..agar dalil va madrake khasi dar in rabete darid lotfan be ma ham ebraz konid ke bedunim!
aghaye nashenas shoma mifarmaid chun ishun mahale zendegishun ba afrade miane shahr ya pain tar fargh dare pas ejaze nadaran nazar bedan ? fekr nemikonid in commente shoma ye ebraze ehsasate daruni ya narezayatie shoma az vaze eghtesadi ya ehsase kambud ya chizi shabihe in bashe ? chun khode shoma agar kami baz tar fekr mikardid in masael ra beham rabt nemidadid !!! shoma az koja inghadr daghigh midunid ke mahale zendegie aghaye lajevardi az che puli tahye shode ya meghdar va manbae daramade ishun daghighan cheghadre???? va zemnan inek kheili az adamhayi ke miane shahr ya pain tar zendegi mikonand ba vojude moshkelate eghtesadi tan be har kar va ya har taghiri nemidehand va barax ...teedade afrdae be gholi morafahane bidarde ja,mee ke hazerand rish begzarand ya zaher va baten ra jure digei neshun bedand ta nafee bishtari ebarand ham kam nist be nazare man shoma ba in comment be afrade kam daramade jamee kheili bishtar tohin kardid!
پاسخحذفبه محدثه!
پاسخحذفمحدثه عزیز!
دانستن من از سر نادانی آمده است! از اینکه چرا در این وبلاگ به عزیز ترین کسان آقای لاجوردی فحاشی می شود و غیرت ِاو کاری نمی کند! از اینکه اینجا به رهبر این مملکت می تازند و او همچنان جایش امن است! فکر نمی کنید این رفتار کارِ خودش است؟
تعیین تکلیف کردن این آقا هم معلوم است از اینکه این آقا سعی می کند افکار شخصی خود را به خورد متولدین دهه شصت و هفتادی بدهد که سرشار از عقده های فروخورده اند و خود ایشان را می انگیزد و در برج عاجی مینشیند که برایش عاریتی است! خیلی چیزها هست که اینجا نمی شود گفت!اگر دوست داشتید حقایقی را درباره این مردنما بدانید ایمیل خود را مرحمت کنید! فقط می دانم ناشناس ها اینجا کم نیستند!
عجب! چیرهایی هست که اینجا نمی شود گفت؟! مثلن چی؟ ادب جلویتان را گرفته؟ شما ناشناس بسیار شجاع ترسی دارید که برای فحاشی بدون اسم تعقیب بشوید؟ فحش ناموسی نمی شود داد؟ در مورد روابط واقعی و تخیلی کاوه نمی شود افشاگری کرد؟تهمت اطلاعاتی بودن و بازجویی نمیشود زد؟ در مورد رفتارش وقتی که دوستدخترش زندانی بود نمیشود توهین کرد و تهمت زد؟ در رابطه با صلاحیت علمیش نمیشود حرف زد؟
حذفخانم یا آقای عصبانی و متعصب! دقت کنید که ناشناس می گوید: "فقط می دانم ناشناس ها اینجا کم نیستند!این گزاره یعنی اینکه اطمینان دارد اینجا تنها نیست و برنامه ای سازمان یافته درکار است.مواظب باشید
حذفولی من اون «صلاحیت علمیش» را هستم!می شود حرف زد؟
حذفحالا اگر اینطور نگاه کنیم که هم مصاحبهشونده و هم مصاحبهکننده، هر دو دارند بازی میکنند چه؟
پاسخحذفچون انگار میتوان نقش ابن ملجم را بدون احساس شقاوت بازی کرد و نقش امیرالمومنین را بدون توهم وارستگی. یا مثلا میتوان بازی محل کار را در محل کار و بقیهی بازیها را در بقیهی جاها انجام داد و از این حرفها.
مگر آنکه به تبع مطلب چند پست قبل شما بازی کردن در یک نقش، باعث شود آدم با آن نقش یکی شود.
شاید جناب دکتر بیشتر ناراحت این است که وقت اشتغالش به مصاحبه استخدامی یا دانشجویی بازی خورده است. ظاهرا بنده خدایی فریب یقه بسته و ریش بی ریشه یک آقا یا چادر اجباری خانمی را خورده و نگران توبیخی است که حضرات بالادستش از ایشان می کنند! خیلی نگران نباش! هر دو بازی کرده اید! به نظر می رسد نه او اعتقادی داشته و نه تو! اما اگر اعتقادی داشته ای اشک بریز و بمیر!
پاسخحذفbashe man yeki hazeram emailam ra bedam ke aghaye nashenas efshagari konand.vaghan konjkav hastam ke che madareki baraye harf hayi ke zadand darand.aghaye nashenas ma ham mesle dolatemun adat kardim ke be hamdige tohmat bezanim ,faghat az ruye hads va goman bedune inke madraki dashte bashim....man ba hameye harfhaye kave movafegh nistam ama shoma ham agar yek bar post haye khodetun ra ba deghat bekhunid mibinid ke bedune gharaz va oghde neveshte nashode .agar shoma az zendegie khodetun narazi hastid va dust darid yek nafar ra mahkum konid harfe digarist ama gar dalil va madrake khasi darid ke ishun jasus hastand kheili khoshal mishim ke bedunim va azin onsore fasede khatarnak fasele begirim!
پاسخحذفEmail chi shod khanoome nashenas?Shoma ke shenasid
حذفBelakhare fahmidin in nashenas kie?Shekayat nemikonid?
حذفaz koja motmaen hastid ke khanum hastam?!
پاسخحذفinam email
purple_p_pear@yahoo.com
aghaye nashenas ye soal baram pish umade ke chera az vagti addresse emailamo be shoma dadam nemitunam beram tuye emailam ????
پاسخحذفخانم یا آقای پ
حذفظاهرا قرار است اطلاعاتی در مورد برادر گمنام ک ل به شما نرسد...ناشناسها اینجا حسابی فعالند.
راه دیگری باید پیدا کنیم.
bashe man ye gmail makhsuse aghaye nashenas misazam va inja mizaram ta belakhare betunan efshagariashuno be man beresunan !!
پاسخحذفpurple.p.pear@gmail.com
man montazeram....
purple.p.pear عزیز. شما اصلن کی هستید و با پرستو چه نسبتی داری؟
پاسخحذفman ba parastu nesbati nadaram ....guya nashenase azizi mikhast efshagari kone ama jasho peida nemikard manam emailamo dadam! mage harkas in weblog ra mikhune ba parastu ya kaave nesbati dare ?!
پاسخحذف